49
هنر رضايت از زندگي

يك . مقايسه كاهنده

انسان به طور طبيعى در امور مادّى از مقايسه صعودى استفاده كرده ، خود را با كسانى كه وضع مالى و مادى بهترى دارند ، مقايسه مى كند . نمونه اين مقايسه را داستان قارون در قرآن مى توان ديد . قارون از ثروت فراوانى برخوردار بود كه فقط كليد گنج هاى او را چند انسان نيرومند حمل مى كردند. ۱ او زندگى اشرافى و خيره كننده اى داشت . مشاهده زندگى او ديگران را به مقايسه وامى داشت و آرزوى زندگى قارونى را در آنان به جوش مى آورد . ۲
اما در طرف ديگر ، گروهى بودند كه هرچند قارون را ديدند ، ولى به مقايسه ، اقدام نكردند . خداوند از اين گروه ، تحت عنوان «الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ» ياد كرده ، در مقابل گروه اوّل كه از آنان با تعبير «الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا» ياد كرده است . پس ويژگى گروه دوم ، «خردمندى و فرزانگى» است. ۳ ولذا واكنش آنان به گونه ديگرى بود . قرآن كريم مى فرمايد :
«وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَــلِحًا وَ لَا يُلَقَّهَآ إِلَا الصَّـبِرُونَ . ۴ و آنان كه داراى دانش بودند گفتند : واى بر شما! ثواب الهى براى كسى كه ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد بهتر است و جز صابران ، كسى به آن نمى رسد» .
مقايسه صعودى ، پيامد طبيعى و تخلف ناپذير تفاوت اجتماعى

1.سوره قصص ، آيه ۷۶ .

2.ر . ك : سوره قصص ، آيه ۷۹ .

3.جالب اين جاست كه خداوند از افراد ، نامى نمى برد و به طور سربسته هم نفرموده گروهى اين گونه بودند و گروهى آن گونه ؛ بلكه ويژگى هرگروه را (كه منشأ رفتارهاى آنان است) بيان كرده است .

4.سوره قصص ، آيه ۸۰ .


هنر رضايت از زندگي
48

ما مربوط مى شود ، مقايسه اجتماعى با موضوعيت امور مادّى است .
اگر از مقايسه صعودى در امور مادّى استفاده شود ، سطح رضايت از زندگى كاهش مى يابد كه مى توان آن را «مقايسه كاهنده» ناميد . اگر از مقايسه نزولى استفاده شود ، سطح رضايت از زندگى افزايش مى يابد كه «مقايسه افزاينده» ناميده مى شود .

مهارت مقايسه كردن

از آنچه گفتيم روشن مى شود مقايسه اجتماعى ، شمشير دو لبه اى است كه هم مى تواند «آرامش» ببخشد و هم مى تواند «اضطراب» توليد كند ؛ هم مى تواند موجب «اميد» شود و هم موجب «نااميدى» ؛ هم مى تواند سبب «پويايى» شود و هم سبب «ايستايى» و سرانجام ، هم مى تواند موجب رضايت از زندگى گردد و هم موجب نارضايتى . بنا بر اين ، نمى توان از كنار آن ساده گذشت . اين جا مسئله ديگرى رخ مى نمايد و آن ، «مهارت مقايسه كردن» است . سؤال اين است كه: ما بايد تابع مقايسه هايمان باشيم يا مقايسه ها بايد تابع ما باشند؟ آيا بايد فرايند مقايسه كردن را آزاد و بدون برنامه گذاشت و تبعات آن را پذيرفت و يا بايد آن را تحت كنترل و مديريت درآورد و از پيامدهاى مثبت آن بهره برد؟
مقايسه كردن، خارج از اختيار ما نيست. ما مى توانيم بر فرايند مقايسه كردن ، «تأثير گذار» باشيم و آن را «مديريت» كنيم. بنابراين ، با توجّه به حساسيت موضوع ، به دست آوردن مهارت براى مقايسه اجتماعى ، يك ضرورت اجتناب ناپذير است . بايد كاربرد هر مقايسه را به درستى شناخت و آن را در جاى خود به كار برد و از استفاده نابه جاى آن ، خوددارى كرد ، تا سطح رضايت از زندگى افزايش يابد و زندگى ، قرين موفقيت گردد و بشر از زندگى خود لذّت ببرد.

  • نام منبع :
    هنر رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    rl
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    h,g
تعداد بازدید : 2998
صفحه از 188
پرینت  ارسال به