45
هنر رضايت از زندگي

بلكه به دليل ناچيز شمردن و اهميت ندادن به چيزهايى است كه دارند .
اگر روحيه فرد ، اين گونه باشد كه آنچه را دارد ناچيز مى شمارد و لذّت خود را در آن چيزى مى داند كه ندارد ، در اين صورت ، راه تحقّق رضايت از زندگى ، تأمين خواسته ها و افزايش سطح زندگى نيست ؛ زيرا او به هر سطحى از زندگى كه برسد ، باز همين الگوى فكرى را دارد كه : «آنچه دارم ناچيز است و خوش بختى در چيزهاى بالاترى است كه ندارم» .
از سوى ديگر ، چنين افرادى به جهت آرزوهاى بى حد و مرزى كه دارند ، هيچ گاه به خواسته هاى خود دست نمى يابند و لذا همواره به خاطر آنها حسرت مى خورند . لذا آرزوهاى دور و دراز ، سبب مى شود كه انسان، داشته هاى خود را كوچك ببيند و از آنها لذت نبرد و نسبت به نداشته ها نيز حسرت بخورد .
به همين جهت ، امام على عليه السلام مى فرمايد:
از آرزوها[ى طولانى] بپرهيزيد ؛ زيرا نشاط نعمت هايى را كه داريد ، از ميان مى برد و آنها را نزد شما كوچك مى سازد و حسرتِ آنچه را كه آرزو داريد ، در پى مى آورد . ۱

1.الكافى، ج۵، ص۸۵ ، ح۷ .


هنر رضايت از زندگي
44

نقش اميد و نااميدى در اين جريان ، به خوبى مشهود است .
امّا هر چيزى حدّى دارد و اگر آن حد، حفظ نشود ، دو جنبه افراط و تفريط نيز پيدا مى كند . اميد نيز همين گونه است . جنبه تفريط آن ، «نااميدى» است و جنبه افراطى چيزى است كه در فرهنگ دين از آن به عنوان «آرزوهاى دور و دراز» ياد مى شود . آرزوى دور و دراز ، يعنى آرزوهايى كه از اندازه عمر انسان تجاوز مى كند و دنيا نيز ظرفيت برآوردن آن را ندارد .
اين افراط در آرزوها ، خود يكى از عوامل نارضايتى از زندگى است . به همين جهت ، امام على عليه السلام مى فرمايد :
هركس آرزوهايش زياد شود ، رضايت او كم مى شود . ۱
به راستى چرا چنين اتفاقى مى افتد؟
كسى كه صاحب آرزوهاى طولانى است ، همواره لذّت را در چيزى مى داند كه ندارد و به همين جهت ، از آنچه دارد بهره مند نمى شود . چنين افرادى همواره از آنچه دارند ، نالان و ناراضى اند و چيزهايى را آرزو مى كنند كه ندارند . مهم نيست كه چه دارند ، مهم آن است كه همواره آنچه را ندارند ، مايه خوش بختى مى دانند و وقتى به آنچه زمانى آرزويش را داشتند ، دست يافتند ، باز هم احساس بهره مندى و خوش بختى نمى كنند و به آنچه در دور دست ها وجود دارد ، مى انديشند . اين، معناى آرزوى دور و دراز است .
براى احساس بهره مندى ، داشتن فلان نعمت ، كافى نيست ؛ بايد انسان از وجود نعمت ، باخبر شود و از داشتن آن ، احساس بهره مندى كند ، تا لذّت آن را بچشد . چه بسا نعمت هايى كه وجود دارند ، ولى كسى از وجود آنها خبر ندارد و يا از داشتن آنها لذّت نمى برد . ناخشنودى بسيارى از كسانى كه از زندگى خود راضى نيستند ، نه به دليل ندارى و محروميت ،

1.غرر الحكم ، ح۷۳۰۴ ؛ عيون الحكم والمواعظ، ص۴۲۴ .

  • نام منبع :
    هنر رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    rl
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    h,g
تعداد بازدید : 3112
صفحه از 188
پرینت  ارسال به