109
هنر رضايت از زندگي

پيامدهاى بى تابى كردن

ترديد نداشته باشيد كه بى تابى كردن ، كوچك ترين تأثيرى در بهبود وضعيت شما نخواهد داشت . به وسيله بى تابى كردن ، آنچه از دست رفته ، باز نمى گردد و مصيبت وارد شده ، از بين نمى رود و احساسات و عواطف انسان ، كنترل نمى شود . امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد :
غمگينى و بى تابى ، آنچه را از دست رفته ، باز نمى گردانند . ۱
وانگهى كسى كه به جنگ با بلايا برمى خيزد ، «انتظار» پيروزى دارد و چون به هدف خود نمى رسد ، فشار روانى بيشترى ، وى را در بر مى گيرد . برآورده نشدن انتظارات و احساس شكست ، خود ، عواملى براى افزايش تنيدگى خواهند بود . با اين حساب ، درافتادن با سختى ها و بلاها ، نه تنها به رفع مشكل ، كمك نمى كند ، بلكه به رنج آن نيز مى افزايد . ورود سختى ها خود ، تنيدگى زاست و درافتادن با آنها ، افزاينده تنيدگى است، نه كاهنده آن! و ما به دنبال چه بوديم؟ كاهش تنيدگى يا افزايش آن؟! امام على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:
بى تابى كردن ، محنت را بزرگ تر مى كند . ۲
هر چند صبر كردن ، دشوار است ، ولى دشوارتر از پيامدهاى بى تابى كردن نيست . ۳ و سرّ آن ، اين است كه بى تابى كردن نمى تواند تقدير را برگرداند . ۴ به همين جهت ، كسى كه بى تاب شود ، فقط مصيبت خود را بزرگ تر كرده است . ۵ از اين روست كه امام كاظم عليه السلام مصيبت را براى شخص بى تاب ، دو برابر مى داند:

1.غرر الحكم ، ح۵۶۱۲ .

2.همان ، ح۵۶۱۹ .

3.الدعوات ، ص۱۶۷ ، ح۴۶۴ ؛ المائة كلمة ، ح۴۲ ؛ المناقب ، خوارزمى ، ص۳۷۵ ، ح۳۹۵ .

4.غرر الحكم ، ح۵۶۲۵ ؛ عيون الحكم والمواعظ، ص۲۱ .

5.غرر الحكم ، ح۵۶۳۱ ؛ عيون الحكم والمواعظ، ص۴۲۹ .


هنر رضايت از زندگي
108

بى تابى كردن ، مقابله نادرست

فورى ترين و شايد شايع ترين واكنش در برابر حوادث ناخوشايند ، بى تابى كردن است . طبع اوّليه انسان، اين است كه در برابر ناخوشايندى هاى زندگى ، بى تاب مى گردد . ۱
بى تابى كردن ، روال عادى زندگى را تغيير داده ، تعادل انسان را بر هم مى زند . اين عدم تعادل ، ممكن است به دو شكلْ نمايان شود : يكى بروز رفتارهايى كه پيش از اين ، انجام نمى داده ، و ديگرى ترك رفتارها و كارهايى كه انجام مى داده است . ۲
ناله و فريادْ سر دادن ، گريبان دريدن ، بر سر و صورت زدن ، مو پريشان كردن ، دست بر دست زدن يا بر ران خود زدن و امورى از اين دست ، رفتارهايى هستند كه در شرايط عادى ، انجام نمى گيرد ؛ ولى هنگام مصيبت ، از انسان ، سر مى زند. ۳ از سوى ديگر ، كسل شدن ، اظهار ناتوانى كردن ، و دست روى دست گذاشتن و روال زندگى را رها كردن ، منشأ ترك كردن امورى است كه انسان در شرايط عادى ، آن ها را انجام مى داده است.
پديده ديگرى كه هنگام بى تابى ، رخ مى دهد «شكايت كردن» است . معمولاً وقتى حادثه ناخوشايندى رخ مى دهد ، انسان ، لب به شكايت مى گشايد . گاهى اين شكايت كردن ، با ناسزاگويى همراه مى شود ؛ هيچ حريمى نگاه داشته نمى شود و هر چه به زبان مى رسد ، گفته مى شود . ۴

1.قرآن كريم در اين باره مى فرمايد : «همانا انسان ، حريص و بى تاب آفريده شده است . هر گاه ناخوشايندى به او برسد ، بى تاب مى شود» (سوره معارج ، آيه ۱۹ ـ ۲۰) .

2.تنبيه الخواطر ، ج۱ ، ص۱۶ .

3.الكافى ، ج۳ ، ص۲۲۲ ، ح۱ .

4.البته شكايت كردن به خداوند، مانعى ندارد. آنچه بد است، شكايت كردن از خداست. شكايت از خدا، به معناى «اعتراض» است و شكايت به خدا، به منظور «يارى خواستن» . شكايت كردن به مردم، در حقيقت، شكايت كردن از خداست. نبايد هنگامى سختى ها به ديگران شكايت كرد. شكايت به مردم، تأثيرى نخواهد داشت .

  • نام منبع :
    هنر رضايت از زندگي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    rl
    تاریخ انتشار :
    02/01/1387
    نوبت چاپ :
    h,g
تعداد بازدید : 2711
صفحه از 188
پرینت  ارسال به