نهفته است، یا شرور تمام موجودات شر.
آیه ۳ سوره فلق تاریکی شب را شر میداند: (مِنݨْ شَرݦِّ غاٰسِقٍ اِذݢݢاٰ وَٯݧݑݧَݡبَ؛ از شر هر شب تاریک آنگاه که درآید و فراگیر شود).۱ غاسق یعنی شب تار۲ وقتی تاریکی شب شر باشد، برای پناه بردن به آن نیز باید به پروردگار فلق پناه برد. (قُلْ اَعݧݧݧُوذُ بِرݦَبِّ الْفَلݩَقِ). ذکر خالق نور و روشنایی برای دفع شرور شبانه مناسبترین نام برای خداوند خواهد بود.
علامه طباطبائی معتقد است پناه بردن به خداوند از شر شبانگاهی ضروریتر از پناه بردن به او از شر روز خواهد بود. ایشان اینگونه دلیل میآورد که تاریکی شب، شرور را در رساندن شرشان کمک میرساند. بهعلاوه انسان برای دفع شر در شب ناتوانتر و عاجزتر عمل مینماید؛ لذا میفرماید (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَق... مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَب). اما وقتی متن با توجه به واژگان معناشناسی میشود، مراد آیه به شکل دیگری تفهیم میشود؛ اینگونه که این خود تاریکی به عنوان شر مطرح میگردد نه شری که در تاریکی شب واقع میشود. (مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَب). اینجا خود تاریکی شب شر است، نه شری که در تاریکی شب واقع گردد.
این آیات در صدد بیان چند مطلب خواهد بود؛ یکی موجود بودن شر. قرآن میفرماید: «از شر آنچه آفریده شده و از شر هر شب تاریک آنگاه که درآید و فرا گیرد». نگاه الهی به پدیدههای عالم نگاهی واقعبینانه است. مطلب دیگری که این آیات در صدد بیان آن است، شیوه مواجهه با این سختیهاست که انسان باید به دنبال مأمنی باشد تا از شر آنها به آنجا پناه ببرد.