دلیل برخی معناشناسان روش تقابل معنایی را برای درک معانی واژگان مناسب نمیدانند۱ و توجه به بافت جمله را برای کشف معنای واژگان ضروری میدانند.۲ اما اگر توجه داشته باشیم که هممعنای مطلق در هیچ زبانی یافت نمیشود،۳ و به هممعنایی تقریبی۴ به جای هممعنایی مطلق بسنده شود، تقابل معنایی روشی مناسب برای کشف معنای واژگان خواهد بود.
در قرآن اسلام و کفر مقابل یکدیگر مطرح میشوند: (وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ).۵ گاهی ایمان و کفر تقابل دارند: (وَ ٱرْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ ٱلثَّمَرَاتِ مَنْ ءَامَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَ ٱلْيَوْمِ ٱلْأَخِرِ قَالَ وَ مَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ؛ به کسانی که به خدا و روز واپسین ایمان آوردهاند از هر گونه میوه و محصولات روزی گردان! فرمود: و هر که کفر ورزد اندکی او را برخوردار میکنم).۶ اسلام و ایمان اگرچه در تقابل با یکدیگر ذکر شدهاند، اما به یک معنا نیستند. خداوند اسلام و کفر را یکی نمیداند: (قَالَتِ ٱلْأَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَ لَٰكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا؛ بادیهنشینان گفتند: ما ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردید، بلکه بگویید اسلام آوردیم).۷ اما اگر تقریب معنایی در تقابل معنایی پذیرفته شود، اسلام و ایمان نیز به نحوی هممعنا خواهند بود: (يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلَامَكُم بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيْمَانَ؛ آنها بر تو منت مینهند که اسلام آوردهاند. بگو: اسلامتان را بر من منّت ننهید بلکه این خداست که بر شما منّت دارد به سبب آن که شما را به ایمان