بازگرداندیم، و همانندشان را بر آنها افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد).۱
در آیات قرآن، رحم پروردگار به عنوان حکمت دیگر گشایش پس از دشواریها مطرح میشود. پس از آنکه حضرت ایوب از خداوند درخواست گشایش میکند، خداوند دعایش را مستجاب مینماید و از او کشف ضر میکند و اهل او را همانند قبل به او بازمیگرداند. خداوند دلیل این گشایش را رحمتی از طرف خود میداند. «رحمة» در پایان آیه مفعول لاجله است.۲ بنابراین اجابت کردن دعای حضرت ایوب و کشف ضر و بر گرداندن خانواده به ایشان، به سبب رحمت الهی میباشد.
حتی درباره مجرمین خداوند میفرماید: (وَلَوْ رَحِمْناهُمْ وَکشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُون؛ و اگر به آنان رحم کنیم و سختی و شدتی را از آنان برطرف سازیم باز هم حتماً در سرکشی خود متحیرانه لجاجت خواهند نمود).۳ اگر به آنها ترحم نماییم و مشقت را از آنها برداریم، با لجاجت در طغیان خویش اصرار میورزند. صدر این آیه تصریح دارد که اگر بر آنها ترحم و از آنها دفع شر کنیم، کشف ضر بعد از رحمت پروردگار حاصل میگردد.
علامه طباطبائی معتقد است در تفسیر آیه (وَلَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ)۴ به جای «ذاق» فرمود «أذقناه» و به جای «خیرا» فرمود «رحمة منا». این تعابیر بدین سبب است که بفهماند خیری که چشیده، رحمتی از ناحیه خدا بوده، و خدا آن خیر را به کامش ریخته است؛ وگرنه در توان او نبود تا این خیر را به خود برساند؛ زیرا او مالک آن خیر نیست.۵ همینطور علامه در تفسیر آیه (وَإِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ