59
مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)

مباحثى كه شما اشاره كرديد ، به چه حوزه اى از علوم مرتبط است. آيا به جامعه شناسى ارتباط پيدا مى كند يا فلسفه اجتماعى؟

اين ها مسايل فلسفه اجتماعى است ، البته كسى در اين زمينه از ديد فلسفه اجتماعى كار نكرده و اگر هم كارى صورت گرفته ، بايد دسته بندى و مرتب شود. شهيد مطهرى و شهيد صدر هم در اين مقولات كارهايى انجام داده اند. تفاوت قرآن و حديث در مباحث اجتماعى ، به ويژه تنوعى كه در احاديث وجود دارد و در قرآن نيست؛ يعنى آن گستردگى بحث هاى حديثى كه در ظاهر قرآن نيست جاى بحث دارد. قرآن يك بيان كلى دارد و احاديث مشروحا به آن پرداخته است .
حديث ، مشخّصا به دليل گستردگى فهمى كه به ما ارائه مى دهد ، مى تواند كمك كند به اين كه ما يك فلسفه اجتماعى واقع گرا را پى ريزى كنيم ، اما ائمه اطهار عليهم السلام با بيان هايشان ، راهكارهاى دين را به ما مى گفتند. مثلاً ائمه گفته اند همبستر شدن در شب چهارشنبه خوب نيست و شب سه شنبه خوب است ، هم چنين اوائل ماه بد است و مانند اين. اين ها جنبه دستورىِ قضيه است ، اما جنبه معرفتى آن چيست؟ اين جا سؤال مطرح مى شود كه چه رابطه اى ميان ماه يا روز و اين مسايل وجود دارد. به جز اين سؤال ، فرضيه هم مى تواند مطرح شود. مثلاً مسأله محارم خيلى مسأله پيچيده اى است كه اگر دين مطرح نمى كرد ، كسى نمى دانست چه كسى محرم است و چه كسى محرم نيست ؛ مانند خواهر ، خاله ، عمه و... .
حال اين سؤال براى من مطرح است كه اگر خويشاوندى وجود نداشت ، آيا جمعيت بشرى مى توانست گسترش پيدا كند؟ مثلاً ازدواج با هم خون معلوليت به بار مى آورد. ما وقتى اين مسايل را در احاديث مى بينيم ، از رابطه ها سؤال مى كنيم و اين سؤال ها مبناى تئورى سازى مى شود.

اگر در فرايند تجربه ديديم كه رابطه دو متغير كه در احاديث به كار رفته ، تأييد نشد ، آن وقت چه بايد كرد؟

شما خيلى دغدغه تجربه نداشته باشيد . نه اين كه تجربه مهم نيست؛ بلكه مطالعات اجتماعى و نظريه پردازى بايد ربطى به خارج داشته باشد. اما هم در حوزه علوم تجربى و هم ديانت ، زمينه هايى هست كه علم را باور كند. مثلاً ماركسيست آمد تحليل هايى را قطعى كرد ، ولى بعد محقق نشد و همواره آن حرف هاى اوليه را تغيير و تعديل كردند و از ماركس به


مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
58

را به عنوان يك وجه ضرورى وارد حوزه علم مى كنيم. وجه ضرورى اين است كه دست كم يك رقيب عمده براى فلسفه اجتماعى غرب و فلسفه اجتماعى سكولار است. يك فلسفه اجتماعى سكولار داريم كه واقعيت خود را محدود مى داند ، و يك فلسفه دينى داريم كه واقعيت را در گستردگى خود مى بيند. اين فلسفه دينى مى تواند به عنوان يك رقيب مطرح شود ، و اصولاً خودِ واقعيت علوم اجتماعى از اول اين گونه بوده است. مثلاً ماركسيست به معناى تجربه اى خاص نبوده ، كما اين كه ساير نظريه ها چنين بوده اند. اين كه ماركسيست عمل كرده و حضور و ظهور داشته ، نشان دهنده وجود فلسفه هايى بوده و بالضروره علوم اجتماعى نيز نيازمند فلسفه هايى بوده است.
يكى از اين منابع و مجارى مى تواند دين باشد ، و البته از جهات ديگرى نيز ما به ديانت نيازمند هستيم كه به طور مشخص ، دين آن ها را تأمين مى كند. يكى از آنها ، جنبه اخلاقى ارزشى است ، و در دنياى جديد نيز مطرح شده كه نقش دين به عنوان يك هدايت كننده اخلاقى ، به بن بست رسيده است. اين به ويژه در علوم اجتماعى خيلى مهم است كه ببينند علماى دين ، چگونه عمل مى كنند و در خدمت چه كسى هستند و به چه موضوعاتى مى پردازند. اين ها همه مقولاتى است كه در حوزه ارزش ها براى انسان تعيين مى شود . باز اين جا به شكل عام و خاص مى توانيم از دين استنباط كنيم كه مثلاً از نظر دين ، عالم واقعى كيست و چگونه عمل مى كند و در خدمت چيست؟ و ديگر مقوله هاى اين چنينى كه تصورى كلى درباره عالم داريم ، ولى اين تصاوير مى تواند متناسب با زمان بسط و گسترش پيدا كند.
اين همان چيزهايى است كه جامعه شناسى به شدت نيازمند آن است. جامعه شناسى و علوم اجتماعى ، شايد در زمينه هاى ديگر خيلى مايل نباشد حرفى از ديانت در ميان باشد ، به ويژه در موضوع فلسفه اجتماعى ، اما برخى از جاها زمينه و ميدان عمل وجود دارد. البته تنها اين جنبه نيست كه علم شما در خدمت چه چيزى باشد ؛ بلكه جنبه معرفتى هم مورد نظر است ، مثلاً اگر در مورد اين كه ما به چه چيزهايى علاقه مند بشويم تحقيق كنيم ، ارزش هاى ما دخالت مى كند . به همين دليل ، چنان چه مطالعات جامعه شناسى قبل و بعد از انقلاب خودمان را در نظر بگيريم ، خواهيم ديد مقولات متفاوتى را مطالعه كرده است. موضوع حجاب و تهاجم فرهنگى ، از مقوله هاى ارزشى است ؛ يعنى حوزه هايى است كه دين مى تواند به علم و علوم اجتماعى ربط پيدا كند.

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3517
صفحه از 240
پرینت  ارسال به