43
مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)

است؟ اين فرهنگ است كه به ذهن ما به عنوان عالِم ، جهت مى دهد . البته اين بحث تحوّل معرفت شناسانه اى كه به اين قضيه ميدان داده ، خود يك باب بزرگى است ؛ يعنى يك مجال گسترده اى براى بحث كردن مى طلبد ، ولى ما براى اين كه بحثمان را به انجام برسانيم ، وارد حواشى نمى شويم . پس فلسفه اجتماعى اسلامى يا در مباحث جامعه شناسى حديث ، اين ها هر كدام به تنهايى مى تواند به عنوان بحثى مطرح گردد.
در اين قضيه ، افراد بسيارى هم چون پوپر ، توماس كو ، هاتر و گولدنر و ساير جامعه شناسان نقش مؤثرى داشته اند . آنان معرفت شناسى اى به عنوان معرفت شناسى پست امپرسيسم يا پست پوزيتيويسم به وجود آوردند . بعدا اثبات گرايى به وجود آمد كه ويژگى اش ، بر عكس آن معرفت شناسى قبلى بود.
معرفت شناسى قبلى ، اصلاً مشكلات خود را دارد. در غرب هم مشكلاتى هست كه همين ها به آن اشاره كردند، ولى به هر صورت ، آن ديوار بين اين دو فرو ريخت. مثلاً در بحث هاى پوپر ، شما مى بينيد كه او مى گويد اصلاً مهم نيست كه اين ها را از كجا مى گوييد. از آن به بعد مى خواهد خواب باشد يا الهامات؛ ولى در معرفت شناسى اثبات گرايى ، منشأ و منبع سخن خيلى مهم است. حتما بايد از حس شروع شود و به حس هم ختم گردد ، ولى بعدا گفتند : اين طورى نيست؛ نه اين كه ما حالا بگوييم اين طورى نباشد ، بلكه اصلاً اين طور نبوده است. نه با حس شروع مى شود و نه به حس ختم مى پذيرد. مهم اين است كه نكته قابل اتكايى براى شروع وجود داشته باشد . حالا از خواب هم شروع كرديد ، اشكالى ندارد. اگر اين طور باشد ، چرا از حديث شروع نكنيم؟! البته باز هم در معرفت شناسى موجود غرب ، هنوز شأنيت معرفتى را به طور كامل به ديانت برنگرداندند. البته مشرب ها و ديدگاه هايى وجود دارد و كما بيش ، جريان به اين سمت مى رود كه براى الاهيات هم بيانى واقع شناسانه قائل باشند و كلّ دين ، چنين چيزى باشد؛ ولى همين مقدار هم كه آن سد فروريخته و اين امكان پيداشده كه ما انواع نظريه هاى اجتماعى ، نظريه هاى جامعه شناختى يا مكتب هاى جامعه شناختى داشته باشيم ، غنيمت است .


مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
42

جامعه شناس شوى ، بايد اين چيزها را ببينى. ما مى بينيم كه اين طور نيست؛ يعنى نظريه هاى اجتماعى ، همواره به اعتبار اوضاع و احوال زمانه ، عوض مى شود ، موضوعات متفاوت مى گيرد ، علاقه هاى متفاوت پيدا مى كند و مسايل متفاوت مى يابد.
اين يك درك معرفت شناسانه است كه در آن ، انسان يك عقل نيست كه در عالم طِلق باشد ، يا در عالم لاهوت باشد و هيچ ارتباطى هم به عالم وجود نداشته باشد كه وقتى تعقّلِ معرفت شناسانه مى كند ، در آن عالم ، هيچ تماسى با عالم عينى ندارد. اين درك ، درك غلطى است كه از جهاتى هم ما در آن مشتركيم ، امّا تفكّر معرفت شناسى پيش از دوران جديد هم يكى از مشتركات است. اثبات گرايى هم اين نوع نگاه را داشت؛ ولى اين كه اگر اين را گرفتيم ، چه مى شود ، بحث ديگرى است كه بايد آن را بررسى كنيم و ببينيم سرانجام چه خواهد شد .
حالا ما مى خواهيم مبادى را بگوييم كه چه شد كه اين امكان براى ما پيش آمد ، آن وقت ممكن است در بحث روش ها ، اين بحث را دنبال كنيم. فعلاً مى خواهيم بگوييم چطور شد تجدّدى كه به ما يك امكان بيشتر براى رابطه بين ديانت و معرفت و علم نمى داد ، حالا امكان مى دهد ، مثل پُست مدرنيسم. تكثرگرايى معرفتى ، يعنى اين كه ما نمى توانيم جلو كسى را بگيريم. مى خواهيم با هم زندگى كنيم ، اين نگاه ، از جهتى خوب است و از جهتى بد. از جهتى ، اگر قرار باشد به اين مشكلات از قبيل نسبيت معرفت ها و عدم وجود مبناى ارزيابى بينجامد ، ما با آن موافق نيستيم و فلسفه ما آن را قبول ندارد؛ ولى از جهتى كه مبنا را خراب كرده و دست كم امكانى براى ما پيش آورده و حتى نه تنها امكان آن را فراهم كرده ، بلكه مى گويد ضرورت هم دارد با آن موافقيم . الان در جامعه شناسى درباره علّت طلاق بررسى مى كنند. طلاق موضوعى عينى است و هميشه دنباله رو انحرافات است ، ولى اكنون در غرب ، درباره علل طلاق و انحرافات جنسى بررسى نمى كنند. اصلاً اين موضوع ، مشكل آن ها نيست . اصلاً چه چيزى در اجتماع به عنوان مشكل مطرح مى شود؟ فرهنگ شما اقتضا مى كند كه آن چيز مشكل و مسأله بشود. شما مى بينيد در غرب ، اين همه درباره مضرّات سيگار تحقيق مى كنند و گزارش مى دهند ، اما در مورد زيان هاى الكل تحقيق نمى كنند. آيا زيان الكل ، كمتر از سيگار

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3503
صفحه از 240
پرینت  ارسال به