بيان كرده است . اين طرح آن جامعه مطلوبى است كه از ديدگاه حديث مى شود آن را مطالعه كرد .
۳ . روش كار بر روى احاديث اجتماعى
براى به دست آوردن روش كار ، چه بايد كرد؟
من فكر مى كنم كه اين روش ، همان روشى است كه در دهه هاى ۴۰ ـ ۵۰ عده اى از مستشرقين در مورد قرآن پياده كردند. آقاى گوستاو لوبون فرانسوى در كتاب تفصيل آيات القرآن الكريم ، آيات را بر حسب موضوعى تقسيم بندى كرده است؛ موضوعاتى از قبيل طبيعت ، آسمان ، زمين ، قيامت ، اعتقادات و از جمله ، موارد اجتماعى.
ما مى توانيم از راه مفردات ، مانند مفهوم عدل ، مفهوم اهل ، مفهوم ولد ، مفهوم امت ، مفهوم ظلم و مفرداتى كه داريم ، در قرآن و حديث پى گير باشيم. روشى كه علاّمه طباطبايى داشت و دكتر شريعتى هم در كتاب جامعه شناسى امت در پيش گرفت ، در واقع بررسى مفردات قرآن بود . اين روش ، بهترين روشى است كه مى توانيم دنبال كنيم. فكر مى كنم اين همان است كه آقاى رفسنجانى هم در تفسير راهنما دنبال مى كند. من اين روش را توصيه مى كنم و در خصوص احاديث هم مى شود آن را پياده كرد . به ويژه آن كتاب ده دوازده جلدىِ معجم الفاظ و احاديث نبويه كه به فرانسوى نوشته شده و از آن مى شود استفاده كرد و به علاوه كتاب محجّة البيضاء فيض كاشانى. بحث خانواده ، بحث تربيت و بحث جامعه ، به ويژه احاديث اين منابع را مدّ نظر قرار بدهيد و بعد از تأييد مفردات ، مواد اوليه جامعه را از آن جا استخراج كنيد .
تا اين جا بحث هاى شما به ارتباط جامعه شناسى با متون احاديث ناظر بود . آيا جامعه شناسى مى تواند در بحث رجال حديث ، يعنى مرحله صدور و شكل گيرى روايات هم تأثير داشته باشد؛ يعنى آيا اوضاع و احوال اجتماعى ، مى تواند در نوع صدور ، لحن و ادبيات روايات تأثير بگذارد يا نه؟
اين موردى كه شما گفتيد ، جامعه شناسى حديث است. گاهى جامعه شناسى از منظر حديث ملاحظه مى شود كه بحث قبلى بود و مطرح شد. زمانى هم جامعه شناسى حديث مطرح است؛ به اين معنا كه جامعه اى كه علم حديث در آن شرايط پديد آمد ، در چه شرايطى بود؟ قطعا اين هم در متون علم تراجم و رجال و نيز در تاريخ و تمدن اسلامى مطرح است. براى مثال ، در برخى احاديث ، بحث غلو و عقايد غاليان مطرح شده كه اين پديده ، تحت شرايط