75
مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)

اين تقسيم بندى ، تقسيم بندىِ غلطى است. ما اصلاً نبايد اين گونه تفكيك كنيم؛ زيرا اين تفكيك ، براساس ديدگاه پوزيتيويستى مطرح شده است . هيچ كس نمى تواند بگويد من صرفا نگاه بيرونى مى كنم . نگاه بيرونى ، يعنى نگاه آدم خنثى و بى تفاوت . آدم بى طرف وجود ندارد. ما همين بحث را مى كنيم كه چنين آدمى نداريم و خدا هم نيافريده است . بنابراين ، نگاه درجه يك و درجه دو را من نمى پذيرم . اتفاقا مى گويند مطالعه درون دينى را كسى بهتر انجام مى دهد كه شهود دينى را درك كرده باشد؛ چون وجهش به آن هرمونتيكش بر مى گردد ، آن نگاه هاى درونى ، آن تعلق درونى و آن تعلق شهودى . يكى از ويژگى هايى كه براى روش شناسى مطلوب ذكر مى كنيم ، اين است كه در واقع محقِّق صرفا ناظر نباشد؛ بلكه بازيگر هم باشد . شهودى دارد ، به ويژه در مطالعات دينى كه با جذبه ها و به آن احساس عرفانى و اشراقى سر و كار دارد .

جناب استاد ، اين تفكيك واقعا وجود دارد؛ چطور شما آن را قبول نداريد؟

اين تفكيك قابل دفاع نيست و پوزيتيويستى است و من آن را نمى پذيرم. من به نگاه برون دينى و درون دينى ، به اين معنا كه قضايا را به صورت صفر و يكم ببيند ، معتقد نيستم و اين حرفِ قابل دفاعى نيست . نگاه پديدارشناختى به ما مى گويد كه خودت بروى و از درون فهم كنى ، يعنى ديگر نگاه بيرونى نيست و بايد بروى آن را حس كنى ، به ويژه مطالعات دينى اين ويژگى را دارد كه تا حس نكنى ، نمى فهمى . بنابراين ، در هيچ حيطه اى اين امكان وجود ندارد . حالا در حيطه علوم طبيعى امكانش بيشتر است؛ چون نظام ها بسته است ، ولى در نظام هاى باز ، مثل نظام هاى اجتماعى كه با معنا سر و كار دارد ، به ويژه در حوزه دين شناسى ، كسانى واقعا در اين حيطه ها موفق بوده اند كه شهود داشته اند .
وقتى از بيرون مطالعه مى كنى ، چه چيزى مى فهمى. فقط يك مشت رفتار را مى بينى كه بعد تفسيرهايى را ارائه مى كنى كه باعث خنده و مضحكه همه مى شوى كه اين چه تفسيرى است؟! مردم شناسانى كه كوشيدند با روش مشاهده اى و مقايسه اىِ صرف پيش بروند ، به چه نتايجى رسيده اند . تازه نفهميده اند كه اصلاً معناى اين كُنش چيست؟ به هر حال ، بايد برويد و مطالعه بكنيد. حتى در مورد دين هم همين طور است. ببينيد ، شما با متن سر و كار داريد ، اما اين متن را يك آدم دين دار بهتر مى فهمد. چرا خداوند مى گويد «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» كتاب هدايتى است براى متقين ، يعنى متقين دركى مى كنند كه بى تقوا نمى كند . من نمى خواهم بگويم كه فقط


مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
74

را بشناسد ، چطور مى تواند يك جامعه شناس خوبى باشد كه براى رهايى انسان ، دلالت هاى اجتماعى هم داشته باشد . بالاخره او هم اين را مى فهمد ؛ يعنى مفروض گرفته كه مى توانى ارزش ها را دخالت بدهى و مى توانى فرق قائل شوى . پس مى گويد اين جا تفاوت و آن جا بى تفاوت . همين كه مى گوييد بى تفاوت باش ، يعنى براى شما اين فرق را قائل بوده؛ يعنى اين پيش پنداشت ها را دارد كه شما مى توانى جدا كنى. بنابراين ، چرا اين را هم در مقاطع بعدى نمى گوييد؟

پس ما اگر شناختمان با آن پيش فرض ها و آن ضرورت هاى قبلى گره بخورد ، كار به نسبيت مى انجامد .

اين گره خوردن هم آگاهانه است . من نمى خواهم ادعا كنم كه شما نمى توانى اين را كنار بگذارى و چيز ديگرى جاى گزين آن بكنى. هم چنين نمى خواهم بگويم كه اين پيش پنداشت ها با تو هستند و مفرّى از آن ها ندارى.
ببيند ، اين ها آگاهانه است . من مى گويم نمى توان از بى هنجارى دفاع كرد . شما بالاخره بايد با توجه به پيش فرض ها و پرسش هايى سراغ متون دينى برويد . اين پرسش ها آگاهانه هستند و براساس روش شناسى شما انتخاب مى شود و مى توان آن ها را عوض كرد . متوجه هستيد، اين ها دقيقا انتخاب مى شود؛ يعنى شما بايد سؤال داشته باشيد ، اما همواره به دنبال جواب پرسش ها باشيد . اين تورى كه پهن كردى ، تور خوبى نبوده ، يعنى بايد چشم و گوشت نسبت به آن بازخوردى كه متن به تو نشان مى دهد باز باشد ، و ما براساس اين پيش فرض هاست كه مى گوييم بله مى شود اين انعكاس هاى بيرونى را هم دريافت كرد و صرفا برخورد سخت و سفتى با متن نداشت كه متن حتما بايد با سؤال و روش من انطباق داشته باشد.
اين ها همه براساس نگاه هاى غير پوزيتيويستى است ، ضمن اين كه به شما كمك مى كند به يك عام برسيد. مى خواهد به يك ساختار و وجهى برسيد كه حكايت از مكانيزم هاى عملى و ساختارهايى بكند كه زمان مند و مكان مند نيست . اصلاً بحث نسبيت مراد ما نيست؛ چون اصلاً نسبيت هيچ ساخت و تبيينى را بر نمى تابد و به هر حال ، هم به لحاظ روان شناختى و هم به لحاظ جوهرى ، با پوزيتيويسم به معناى عينيت گرايى خام نسبتى دارد .

آيا مى شود گفت كه براى بررسى پديده هاى دينى ، بايد نگاه درون دينى ، و براى بررسى پديده ها غير دينى ، نگاه برون دينى داشت؟

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3983
صفحه از 240
پرینت  ارسال به