45
مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)

اصولاً پيش از دوران جديد ، ما دو حوزه حكمت داشتيم : حوزه حكمت نظرى و حوزه حكمت عملى. حوزه حكمت عملى ، در عين حال كه معرفت شناسانه بود و نگاه كانت به آن وجود نداشت ، حوزه اى متفاوت از حكمت نظرى بود. مشكل آن جا ايجاد شد كه جامعه شناسى گفت ما مى خواهيم به حوزه حكمت نظرى بياييم و از حوزه حكمت عملى خارج شويم. الان دوباره برگشتى براى اين ها حاصل شده است.
خلاصه ، نتيجه نهايى اين است كه نه تنها به لحاظ معرفت شناسانه نمى توانيم جلو چنين امكانى را بگيريم ، بلكه اصلاً به واقعيتى تبديل شده است. از اين به بعد ، صحبت از امكان اين نيست. براى نمونه ، بعضى افراد در حوزه جامعه شناسى اسلامى ، با يك بيان خيلى تجريدى ، علوم اسلامى را دسته بندى كردند و طرح جامعه شناسى اسلامى را به انجمن جامعه شناسى آمريكا فرستادند و در همايش سالانه آن طرح را رد نكردند. اين خيلى مهم است. اين امكان به لحاظ معرفت شناسانه مبانى مشخّصى دارد كه البته در مبانى آن هم مى توان بحث كرد .

۵ . مقصود از جامعه شناسى دينى

نكته اين است كه ما بايد مقدارى تأمّل كنيم كه منظورمان از جامعه شناسىِ مبتنى بر ديانت چيست؟ بهترين تعبير اين است كه بگويم «جامعه شناسى غيرسكولار» يا حتّى اسمش را بگذاريم «جامعه شناسى واقع گرايانه» . البته هر چه تعبيرهاى گوناگون بياوريم ، مطلب متفاوت تر مى شود. جامعه شناسى واقع گرايانه ، خيلى معنادارتر است و راحت تر مى توان آن را پذيرفت؛ ولى وقتى از جامعه شناسى مبتنى بر دين صحبت كنيم ، ممكن است مقدارى تناقض نما شود ، به دليل اين كه جامعه شناسى ، طبق قاعده ، ماهيت سكولار دارد؛ يعنى جنبه هاى مختلفى دارد كه يك جنبه اش اين است كه به لحاظ متافيزيكى ، افقش به افق عالم حس محدود است. پس براى اين جامعه شناسى ، معنادار نيست كه در رخدادهاى اجتماعى ، مثلاً عناصر غيرانسانى مداخله كند.اين براى ما يك مسأله است كه آيا شأنيتى براى خدا در اين عالم قائليم؟ خداوند ، ربّ اين عالم است ، ولى اين ربوبيتش به چه شكل انجام مى گيرد؟
منطق اين بحث ، با علوم طبيعى فرق مى كند؛ چون در علوم طبيعى ، فعل جهان بر يك روش معيّنى انجام مى گيرد ، ولى در حوزه عالم انسانى ، بر ربوبيت و نقش آفرينى خدا ، يك جهت ارزشى حاكم است. اين عالم مقصدى دارد . اين طور نيست كه بگوييم اگر شما گفتيد آب


مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
44

البته ، همين مقدار هم كه ديانت را از صحنه دور نگه داشتند ، واقعا قول زور بوده است . آن وجه سكولار غرب است كه اين قول زور را تحميل مى كند؛ وگرنه ماركسيسم هم همين طور بود. ماركسيسم ، مكتبى جامعه شناختى است و هميشه هم وجود داشته است؛ ولى آن چيزى كه واقعا به جامعه ماركسيسم امكان داد كه به عنوان مكتبى در عرض ديگر مكاتب ظهور كند ، همين تحوّلات معرفت شناسانه بود؛ چرا كه قبلاً از آن در دانشگاه ها هم از آن بحث نمى شد و بيشتر به عنوان يك ايدئولوژى مطرح بود و از زمانى كه تحوّلات معرفت شناسانه رخ داد ، امكان عرضِ اندام آن به وجود آمد .
پس در حقيقت اين امكانِ پديد آمده ، به طور كامل نيست. ممكن است از جهات كامل آن بحث كنيم؛ يعنى بگوييم كه شأنيت كامل معرفت شناسانه را به دين برگردانيم. شايد يك مرحله بالاتر هم برويم و بگوييم شأنيت معيار را به دين برگردانيم؛ چون در قبل از دوران جديد ، ديانت و شريعت معيار بوده و اشرفِ علوم محسوب مى شده است. ما فعلاً در همين مرحله پايين مى مانيم كه دست كم اين را قبول كردند كه اين هم مى تواند تداخل هايى داشته باشد.
از آن طرف ، جامعه شناسى هم دچار بحران شده و به لحاظ نظرى نمى تواند وحدت خود را حفظ كند . از اين رو ، مى بينيم كه انواع مكاتب در آن هست و به لحاظ روش شناسى ، روش شناسى واحد و نظريه واحدى وجود ندارد و تكثّرگرايى ، روش شناختى را قبول كرده است.
ممكن است بعضى بگويند اين تكثّرگرايىِ روش شناسى را مى توان حلّ و فصل كرد ، ولى اين يك واقعيت است و به عنوان يك نقصان يا حتّى به عنوان چيزى كه نقصان هم نيست ، پذيرفته شده است . مثلاً بعضى افراد مانند دانيل ايتل ، به اين قائل اند كه اين تكّثر روش شناختى ، معلول اين است كه اين ها به چيزهاى مختلفى مى پردازند. ما چند حوزه نظرى داريم كه البته حالا متضاد شده است ، يا چند نوع روش داريم.
يك شكل ديگر از اين بيان وجود دارد و آن اين است كه جامعه شناسى و علوم اجتماعى ، دوران خود را با فاصله گرفتن از حوزه علوم انسانى شروع كردند و گفتند ما با علوم طبيعى يكى هستيم و از شمار فلسفه نيستيم. علوم اجتماعى از چه زمان به عنوان يك دانش مطرح شد؟ از همان زمانى كه تحت تأثير اين تحوّلات ، راه خود را از فلسفه جدا كرد ، جامعه شناسى دوباره به حوزه علوم انسانى برگشته ، يعنى به حوزه پيش از دوران جديد برگشته است .

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3514
صفحه از 240
پرینت  ارسال به