187
مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)

گاه سؤال اين است كه وجه مخالفت حديث يقينى با يك امر اجتماعى كه جارى است ، از كجاست؟ تا آن جاكه من يادم هست ، آقايان معتقدند بسيارى از اين سنت و سيره كه مى شناسيم ، عرفى است كه امضا شده و لباس شرعى پوشيده است . چه بسا همين حاشيه هاى زمانى و مكانى ، باعث چنين تعارض هايى شده باشد .

۳ . امكان ارتباط جامعه شناسى سكولار و احاديث دين

دين و حديث در فضاى ديگرى شكل گرفته و جامعه شناسى هم در فضاى سكولار رشد و نمو كرده است. چرا مى خواهيد اين دو را به هم ربط دهيد و آيا از اساس مى شود اين دو را به هم مرتبط كرد؟

اين سؤال شما دو پاسخ دارد :
يكى اين كه اصلاً اين گونه نيست كه علم اجتماعى در فضاى سكولار رشد كرده باشد . شما ببينيد اين دانشمندان مانند سن سيمون ، كنت ، وبر ، و حتى ماركسى كه همه چيز را نفى كرده ، اين ها در فضاى دينى رشد كرده اند و در غرب هم اين چنين نيست كه همه سكولار باشند . خيلى چيزهاى آن ها از شريعت سرچشمه گرفته و اين گونه نيست كه هر چيز غربى ، سكولار و مادّى باشد. آن ها هم به اين آداب و اخلاقياتى كه ما معقتد هستيم ، معتقدند. فساد در آن جا زياد و شايع است ، ولى ترويج رسمى فساد آزاد نيست؛ بلكه ممنوع است. تهتك هم آزاد نيست و عيب است. مثلاً هيچ خانواده اى كه دخترش بد به بار آمده ، در شهرهاى بزرگ افتخار نمى كند. سعى مى كند بگويد فشار زياد روى او آمده و چنين نتيجه اى داده ، نه اين كه او را به كار بد تشويق بكند. اين ها نشان مى دهد كه سكولارِ خالص نيست و آنهايى كه ستاره و معروف مى شوند و به عنوان بى بند و بار از آن ها ياد مى شود ، اين ها دو در صد جامعه هم نيستند و خيلى تعدادشان كم است. همين كه هيچ خانواده اى به فرزند Abnormalخود افتخار نمى كند ، بلكه سعى در مخفى كردن آن دارد و مى كوشد خود از او فاصله بگيرد ، نشان مى دهد كه فضا و بستر اصلى غربى ، اين گونه نيست كه مردم به اين رفتارهاى بد افتخار كنند.
دوم اين كه اگر قرار باشد نگاهى پست مدرن داشته باشيم و نظرمان اين باشد كه دين و دنيا را با هم پيوند بزنيم ، نمى توانيم دين و جامعه شناسى را به هم پيوند نزنيم . نگاه پست مدرن آن است كه هيچ كس مطلقا درست نمى گويد و حرف هيچ كس هم مطلقا غلط نيست. هر كس


مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
186

مى توانيد متغيرها را در آن دخيل بدانيد و گروه هاى سنى را روشن كرده و به نحوى ، آن ها را به مديريت اجتماعى ، مثلاً نظام كنترل اجتماعى ارجاع دهيد . هم از بعد اخلاقى و هم از اين بعد كه انسان خود را كنترل كند؛ يعنى مقررات و هنجارهاى اجتماعى را بيابيد و شايد خيلى از اين ها به انحرافات مربوط شود؛ به اين معنا كه نظام كنترل اجتماعى ، چه مجازاتى را براى آن ها مقرر كرده و چگونه بايد برخورد شود و چه كسانى مسؤول برخورد هستند. اين مسأله به مسايل امر به معروف و نهى از منكر نيز كه يكى از مسايل كنترل اجتماعى است ، مربوط مى شود و من نديده ام كسى در اين زمينه كار كرده باشد .
عملاً اگر بخواهيد صبغه اى اجتماعى به بحث بدهيد، بايد بررسى كنيد كه كاركرد انسان ها براى يكديگر چيست؟ حقوق يعنى حق من بر شما و حق شما بر من كه من و شما چه فايده اى براى هم داريم و اين فايده را تكليفا يا اختيارا بايد چگونه نشان بدهيم . مى توان برچسب هاى اجتماعى ترى به اين بحث ها زد كه رنگ و بوى اجتماعى پيدا بكند .
اين كه گفتم علوم اجتماعى ، حُسنش اين است كه شما را در روان شناسى اجتماعى مى برد و به self مى رساند كه چيزى روانى ، فردى و درونى نيست. self در جامعه ساخته و پرداخته مى شود. از اين حيث به اين مسايل نگاه بكنيم و با اين نگاه ، مى بينيم كه منِ خارج از جامعه وجود ندارد. همه اين ها حتى كسى كه خودش به لحاظ نيروهاى شخصيتى عمل مى كند ، تحت عوامل اجتماعى است؛ ولى تحت تأثير نيروهاى مثبت اجتماعى ، خوب هاى جامعه را انتخاب مى كند كه چنين كردند؛ وگرنه اگر انسان بدون جامعه باشد ، اصول ما تعطيل مى شود. در خود احاديث وقتى مى فرمايند : «آن كه از گله بيرون رفت ، نصيب گرگ يا شيطان مى شود» ، همين است كه انسان بدون جامعه نمى تواند رشد پيدا بكند و خود را پرورش بدهد . بدون جامعه ، نه صدقه معنا مى دهد ، نه كنش متقابل معنا مى يابد و نه خيرات و نه جرم معنا مى دهد . بايد فرد ديگرى مقابل شما باشد كه به ازاى او ، شما نيكى يا بدى داشته باشيد .

۲ . تعارض احاديث با آموزه هاى جامعه شناختى

اگر روايات ما با آموزه هاى جامعه شناسى معارضه داشت ، تكليف چيست؟

من براساس مطالعاتى كه داشته ام ، مى بينم يكى از راه حل هايى كه مى توانيم عمل كنيم ، اين است كه بفهميم اين چه حديثى است و اعتبارش احراز شده است يا نه؟ اگر اعتبار داشت ، آن

  • نام منبع :
    مناسبات جامعه شناسي و حديث (مجموعه بحث ها و گفتگوها)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3846
صفحه از 240
پرینت  ارسال به