است يا جامعه بسته يا به اصطلاح خيلى محدود كننده؟ اين خيلى مسأله مهمى است. اگر احاديث عام گرا باشند ، در واقع نشان مى دهد كه اسلام نمى خواهد در پوسته خود محدود باشد و به هر حال ، با اين كار مى توان ارزش احاديث را در زندگى اجتماعى برجسته كرد .
حرفى در تفسير قرآن هست كه مى گويند قرآن را به رأى و نظر خودتان تفسير نكنيد و ببينيد خود قرآن چه مى گويد و هيچ گاه عقيده خود را به قرآن تحميل نكنيد. حالا آيا اگر روايات را بر چارچوب نظريه اى كه فرموديد يا مثلاً اين طور فرضيه ها ، يا براساس آن تحقيقات جامعه شناسى تفسير كنيم ، اين اتهام به ما وارد نمى شود كه در مورد تفسير روايات ، مرتكب تفسير به رأى شده ايد؟
عرض كردم ، شما بايد احاديث را به همان روش ها و بينشى كه وجود دارد ، تفسير كنيد. بايد روش تطبيقى باشد و از قرآن و نهج البلاغه استفاده بشود . تفسيرهاى ديگر را هم مطالعه كنيد تا بتوانيد نظر خود را بدهيد . به هر حال ، در كار تحقيق ، محقّق در معرض مشكلات بسيارى است ، ولى چنان چه دلايل و شواهد كافى و فرضيه قوى و پشتوانه تحقيق قوى باشد ، نمى توانند به تحميل رأى متهمش كنند ؛ البته بايد استنباطِ شخصى نبوده و بر مبناى روش علمى باشد .
۴ . رويكرد كاركردگرايى در احاديث
با توجه به نظرياتى كه در جامعه شناسى وجود دارد كه برخى كاركردگرا هستند ، عده اى تضادگرا و عده اى پيرو مكتب هاى ديگر ، آيا مى توان گفت احاديث اجتماعى ، تنها يك رويكرد كاركردگرايى دارند.
در كاركرد گرايى ، دو برداشت وجود دارد : يكى اين كه آن پديده چه كاركردى دارد و ديگر اين كه در نظامْ چه كاركردى دارد . معمولاً بايد كليتى باشد كه در درون اين كليت ، هر جزء چه كاركردى دارد . چون هدف كاركردها ، به تعادل رساندن نظام است و در مجموع ، به صرف اين كه چيزى كاركرد داشته باشد ، كاركردگرايى نمى شود؛ يعنى بايد ديد كه پديده اجتماعى در يك فرهنگ ، نظام و مجموعه ، چه كار مى كند . بنابراين ، شما مى توانيد در احاديث ، با ديد نظام مند كار كنيد . اگر غير از آن باشد ، به صرف اين كه در حديثى براى عملى فوايدى بيان شده ، نمى توان گفت احاديث رويكرد كاركردى دارند ، مگر اين كه معلوم شود آن نظام و كليت