جمع حضور داشته و با معتزلیان گفتوگو کرده است.۱احتمالاً ابوالجیش بلخی در جامعه امامیه بغداد که تحت سیطره محدثان قمی بوده، به سبب دیدگاههای اعتزالگرای خود در حاشیه قرار داشته و منزوی بوده است؛ از این رو در محافل امامیِ بغداد در سده چهارم، چندان فعال نبوده است.
گمان میرود به دلیل فضای حدیثی که قمیها در نیمه نخست سده چهارم در بغداد ایجاد کرده بودند، ابوالجیش بلخی ناچار به فراگیری حدیث و اخبار از محدثان بغدادی توجه نشان داده و از این رو است که درباره او گفتهاند: «سمع الحدیث فاکثر»۲ یا «کان عارفاً بالاخبار».۳ شیخ مفید برخی منقولات روایی او را در آثار خود انعکاس داده است؛۴ همچنین فهرست آثار کلامی او را نیز نقل کرده است.۵ از این رو برخی پژوهشگران معاصر، ابوالجیش بلخی را حلقه وصل نوبختیان با شیخ مفید معرفی کردهاند.۶ البته میزان تأثیرپذیری شیخ مفید از او در هالهای از ابهام قرار دارد، چه آنکه او غیر از نقل چند روایت، هیچگاه در مباحث کلامی از ابوالجیش سخنی به میان نیاورده است؛۷ همچنین به روشنی معلوم نیست که شیخ مفید همه آثار ابوالجیش را بالقرائه از او دریافت کرده باشد. این گمانه از آن رو تقویت میشود که نشانههایی مبنی بر وابستگی شیخ مفید به حدیثگرایان قمی، لااقل تا سال ۳۶۳ قمری در دست داریم.
به هر روی، این متکلم اعتزالگرای امامی، آثار قابل ملاحظهای چون نقض
1.. ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین، ص۲۰۲-۲۰۷.
2.. نجاشی، رجال، ص۴۲۲.
3.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۵۱.
4.. شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۹، ۴۳، ۴۶-۴۷؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۵۰، ۳۱۰.
5.. مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۱۵.
6.. دربارۀ روایاتش نک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۹، ۴۳، ۴۶، ۴۷؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۳۱۰و ۳۵۰؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۷۹، ۹۴، ۱۲۵، ۱۶۵، ۲۲۹، ۲۳۲، ۲۳۳، ۲۳۸.