89
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

رافضیاً»، ۱ «كان قدریاً جهمیاً»، ۲ «رافضی جهمی قدری»۳ و «یرمى بالقدر والتشیع»۴ از او نام برده‌اند. از سوی دیگر نویسندگان معتزلی نیز ابراهیم‌‌بن‌ یحییٰ مدنی و حتیٰ پدرش را نیز معتزلی خوانده و در زمره اندیشمندان خویش قرار داده‌اند.۵ برخی نیز او را از شاگردان عمروبن ‌عبید معتزلی دانسته‌اند.۶ نقل است که واصل‌‌بن ‌عطاء معتزلی در مدینه به منزل وی وارد شد و جمعی از علویان، از جمله زیدبن ‌علی و عبداللّه‌‌بن‌ حسن نیز برای دیدار واصل به آنجا رفتند. آنگاه امام صادق علیه السلام نیز به همراه اصحاب خویش به منزل ابن ابی‌یحییٰ رفت و پیرامون مسئله منزلة بین المنزلتین و قدر با واصل به گفت‌‌وگو برخاست و سرانجام آن حضرت او را به توبه دعوت کرد.۷ هر چند این گزارش از حشر و نشر و هم‌نشینی ابن‌ ابی‌یحییٰ مدنی با معتزلیان خبر می‌دهد، اما با این حال دشوار است که از گرایش اعتزالی او سخن بگوییم، زیرا خود ابراهیم‌‌بن‌ ابی‌‌یحییٰ اتهام قدری و اعتزالی‌اش را نفی می‌کرده و در این باره می‌گفته است: «حكم اللّه بینی و بین مالك‌‌بن ‌أنس، هو سمّانی قدریاً».۸بنابراین نمی‌توان گزارش‌های رجال‌شناسان اهل سنت و نویسندگان معتزلی، مبنی بر گرایش وی به قدر و اعتزال را به طور قطع پذیرفت.

1.. ابن‌معین، تاریخ ابن معین، ج۱، ص۷۴.

2.. ابن حنبل، العلل، ج۲، ص۵۳۵.

3..عجلی، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۰۹.

4.. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۴۵۲.

5.. قاضی، عبدالجبار، فضل الاعتزال، ص۸۰؛ ابن مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۱۳۴.

6.. ابن‌مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۴۲-۴۳، ۱۲۹.

7.. همان، ص۳۳-۳۴.

8.. ابن‌ماجه قزوینی، سنن، ج۱، ص۵۱۶؛ بیهقی، شعب الایمان، ج۷، ص۱۷۴؛ گفته شده مالک‌‌بن ‌انس بخاطر آنکه ابراهیم‌‌بن ‌ابی‌‌یحییٰ او را از موالی اصبح می‌دانسته، با او دشمنی می‌ورزیده است. (ابن‌مرتضی، طبقات المعتزلة، ص۴۲) البته ابن حبان بستی از این ماجرا میان مالک‌‌بن ‌انس و محمدبن‌ اسحاق، تاریخ ‌‌نگار مشهور سخن به میان آورده است. (ابن‌حبان، الثقات، ج۷، ص۳۸۲).


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
88

آنجا اقامت گزید.۱ شیخ طوسی او را در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام بر شمرده است.۲ مخالفان درباره محمد راشد مکحولی گفته‌اند: «معتزلی، خشبی، رافضی».۳ بعضی از آنها نیز به اتهام قدری بودنش، فراگیری حدیث از او را نهی می‌کردند.۴ ناگفته نماند که برخی نویسندگان عامه، با تردید از قدری بودن او سخن به میان آورده‌اند.۵

از شخصیت‌های برجسته شیعه که متهم به اعتزال بوده، ابواسحاق ابراهیم‌‌بن‌ محمدبن ‌‌ابی‌یحییٰ اسلمی مدنی (م.۱۸۴ق) معروف به ابراهیم‌‌بن‌ ابی یحییٰ، از اصحاب خاص امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام است۶ که مخالفان با تعابیری چون «كان قدریاً معتزلیاً»، ۷ «كان رافضیاً قدریاً»، ۸ «كان مجاهراً بالقدر وكان اسم القدر یغلب علیه»، ۹ «كان قدریاً و كان رافضیاً»، ۱۰ «یقول بالقدر»، ۱۱ «كان جهمیاً

1.. ابن‌عدی، الکامل، ج۶، ص۲۰۱.

2.. شیخ طوسی، رجال، ص۲۸۲؛ شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۲۶۱.

3.. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۳ ص۱۴؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ج۳، ص۵۴۴.

4.. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۳۳۸.

5.. عبداللّه‌‌بن ‌مبارک دربارۀ مکحولی می‌گوید: «اراه اتهم بالقدر» (مزی، تهذیب الکمال، ج۲۵، ص۱۸۸). از احمدبن حنبل پرسیدند که محمدبن ‌راشد دیدگاه اعتزالی داشته؛ او با تردید در پاسخ گفت: «کذا یقولون» (ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۳، ص۱۰).

6.. نجاشی، رجال، ص۱۴؛ شیخ طوسی دربارۀ وی گفته است: «كان خاصاً بحدیثنا والعامة تضعفه لذلك» (شیخ طوسی، الفهرست، ص۳۴) گفته شده که وقتی ابوالعباس هاشمی از او دربارۀ افضلیت ابوبکر و عمر پرسید، او گفت: «ای جوان، به خدا تو از آن دو برتری». (بسوی، المعرفة و التاریخ، ج۲، ص۱۸۶). ظاهراً او کتابی به نام الموطأ داشته که چند برابر کتاب الموطأ مالک‌‌بن‌ انس بوده است. (ابن‌عدی، الکامل، ج۱، ص۲۲۵؛ بیهقی، معرفة السنن و الآثار، ج۱، ص۱۴۰).

7.. ابن‌عدی، الکامل، ج۱، ص۲۱۷.

8.. ابن‌معین، تاریخ ابن معین، ج۱، ص۱۱۵.

9.. عقیلی، الضعفاء، ج۱، ص۶۳.

10.. ابن‌معین، تاریخ ابن معین، ج۱، ص۱۲۰.

11.. ابونعیم اصفهانی، الضعفاء، ص۵۶؛ ابن‌ابی‌شیبه، سؤالات ابن‌ابی‌‌شیبه لعلی‌‌بن‌ المدینی، ص۱۲۴.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9794
صفحه از 478
پرینت  ارسال به