دلیل اختلافات مذهبی و سیاسی در بصره رشد قابل توجهی داشت. به دلیل نقش مهم ادبیات در نهادینهسازی عقاید و ایدههای کلامی، همچنین به دلیل قابلیتهای فوقالعاده بیان منظوم - به ویژه در تبدیل عقاید کلامی به فرهنگ عمومی - بیشتر در رویدادهای اجتماعی و فرهنگی از این صنعت بهره برده میشد. به همین دلیل که اندیشوران میکوشیدند تفکرات خویش را با شعر به جامعه القا کنند، شمار قابل توجهی از متکلمان با تعبیر «شاعر» نیز وصف شدهاند. از این رو شاعران نیز خواه ناخواه به عرصه درگیریها و منازعات کلامی وارد میشدند. شعرای شیعه نیز در این کشمکشهای عقیدتی، به ویژه پس از ترغیب زیاد اهل بیت علیهم السلام در ترویج عقاید راستین از طریق شعر، انگیزه و انرژی بیشتری برای فعالیتهای خود پیدا میکردند.
منطقه بعدی، خراسان بزرگ و ماوراءالنهر است که در عین دور بودن از مرکز خلافت اسلامی، همواره منشأ بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جهان اسلام بوده است. در این دوره خراسان نیز همچون سایر مناطق امامینشین، شاهد حضور فعال تمامی جریانهای فکری امامیه بود؛ جریانهایی که برخی از آنها ریشه در مدرسه فکری کوفه داشتند. دانشمندان خراسان و ماوراءالنهر با سفر به کوفه و مناطق متأثر از کوفه مانند بغداد، بصره و قم، ضمن آشنایی با آرای نحلههای مختلف امامی، حجم قابل توجهی از میراث امامیه را به زادگاه خویش انتقال دادند و منتشر کردند. اگرچه میزان حضور و تأثیرگذاری هر یک از این جریانها در مقایسه با تأثیرات آنها در قم و عراق متفاوت بود.
جریان اول، جریان فکری هشام بن حکم و شاگردش یونس بود که با تلاشهای فضلبن شاذان و شاگردانش در این دو منطقه با استقبال بسیار زیادتری نسبت به عراق مواجه شد. این خط فكری، چه در عرصه كلام و چه در عرصه فقه، برای سالها بر اندیشه بخش قابل توجهی از امامیان آن سامان سیطره داشت؛ تا جایی كه نظر موافقان این دیدگاه فكری در سایر نواحی را به خود جلب كرده بود. جریان بعدی، جریان