427
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

دلیل اختلافات مذهبی و سیاسی در بصره رشد قابل توجهی داشت. به دلیل نقش مهم ادبیات در نهادینه‌‌سازی عقاید و ایده‌های کلامی، همچنین به دلیل قابلیت‌های فوق‌‌العاده بیان منظوم - به ویژه در تبدیل عقاید کلامی به فرهنگ عمومی - بیشتر در رویدادهای اجتماعی و فرهنگی از این صنعت بهره برده می‌شد. به همین دلیل که اندیشوران می‌کوشیدند تفکرات خویش را با شعر به جامعه القا کنند، شمار قابل توجهی از متکلمان با تعبیر «شاعر» نیز وصف شده‌اند. از این رو شاعران نیز خواه ناخواه به عرصه درگیری‌ها و منازعات کلامی وارد می‌شدند. شعرای شیعه نیز در این کشمکش‌های عقیدتی، به ویژه پس از ترغیب زیاد اهل بیت‌‌ علیهم السلام در ترویج عقاید راستین از طریق شعر، انگیزه و انرژی بیشتری برای فعالیت‌های خود پیدا می‌کردند.

منطقه بعدی، خراسان بزرگ و ماوراءالنهر است که در عین دور بودن از مرکز خلافت اسلامی، همواره منشأ بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جهان اسلام بوده است. در این دوره خراسان نیز همچون سایر مناطق امامی‌‌نشین، شاهد حضور فعال تمامی جریان‌های فکری امامیه بود؛ جریان‌هایی که برخی از آنها ریشه در مدرسه فکری کوفه داشتند. دانشمندان خراسان و ماوراءالنهر با سفر به کوفه و مناطق متأثر از کوفه مانند بغداد، بصره و قم، ضمن آشنایی با آرای نحله‌های مختلف امامی، حجم قابل توجهی از میراث امامیه را به زادگاه خویش انتقال دادند و منتشر کردند. اگرچه میزان حضور و تأثیرگذاری هر یک از این جریان‌ها در مقایسه با تأثیرات آنها در قم و عراق متفاوت بود.

جریان اول، جریان فکری هشام بن حکم و شاگردش یونس بود که با تلاش‌های فضل‌‌بن شاذان و شاگردانش در این دو منطقه با استقبال بسیار زیادتری نسبت به عراق مواجه شد. این خط فكری، چه در عرصه كلام و چه در عرصه فقه، برای سال‌ها بر اندیشه بخش قابل توجهی از امامیان آن سامان سیطره داشت؛ تا جایی كه نظر موافقان این دیدگاه فكری در سایر نواحی را به خود جلب كرده بود. جریان بعدی، جریان


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
426

مدعیان بابیت امام دوازدهم علیه السلاممی‌شود که در اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم در بصره حضور داشتند و دیگری جریانی است که به غلو متهم شدند.

جریان بعدی، تاریخ‌‌نگاران هستند. چندان دور از انتظار نیست که مکتب تاریخی بصره را مکتبی مستقل و نه فقط جزئی از مکتب عراق، به شمار آوریم. هر چند پیدایش مکتب تاریخ‌نگاری بصره تقریباً به سده اول هجری باز می‌گردد، اما در سده دوم و سوم، دانش تاریخ‌نگاری در عرصه‌های مختلف رشد فزاینده‌ای در بصره داشته است. به نظر می‌رسد درگیری‌های فکری و کلامی در سده‌های دوم و سوم در بصره، موجب گسترش مباحثات تاریخی و تاریخ‌نگاری در این عصر شده است. شیعیان نیز که اساساً همیشه در عرصه تاریخ‌‌نگاری پیشگام بوده‌‌اند، خصوصاً به دلیل ترغیبات اهل بیت علیهم السلام، از اواخر سده دوم هجری جریانی را در بصره شکل دادند که در موضوعات مختلف تاریخی - همچون مسائل کلامیِ چالشی مانند مسائل مربوط به جنگ جمل - به فعالیت‌هایی در تاریخ‌‌نگاری مشغول بودند. جالب است بدانیم که تلاش‌های تاریخ‌نگاران امامی بصره برای نشان دادن واقعیت‌های صدر اسلام احتمالاً در تغییر دیدگاه اندیشه‌ورزان مخالف، به ویژه معتزلیان مؤثر بوده است. متكلمان بصری كه در زمان‌‌های متمادی، افضلیت امیرالمؤمنین علیه السلام بر خلفای نخستین را انكار می‌كردند، در اواخر سده سوم و سده چهارم افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه را پذیرفتند. حتیٰ مورخان سنی بصره نیز از این تأثیرپذیری مستثنا نبودند.

جریان پنجم نیز جریان فکری ادبای بصره محسوب می‌شود. بصره اصلی‌ترین خاستگاه شعر و ادب در سده‌های نخستین اسلامی به شمار می‌رود. جریان شعرا و ادبا در بصره - بیشتر به دلیل جنبه‌های زیبایی‌‌شناسانه‌‌ای که در شعر و ادب وجود دارد - به عنوان یکی از تأثیرگذارترین جریان‌های فرهنگی و فکری در بستر جامعه محسوب می‌شود. این جریان بیشتر به دلایلی همچون تنوع قومی بالا و آمیزش اعراب با اقوام بیگانه - به ویژه ایرانیان و تعاملات فرهنگی با این اقوام - همچنین به

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9853
صفحه از 478
پرینت  ارسال به