423
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

و اخذ احادیث پرداختند.

با مطالعه دقیق‌تر این مدرسه بزرگ حدیثی با چندین گروه نایکسان از محدثان مواجه می‌شویم که هر یک دارای رویکردها و مبانی متخالف و احتمالاً انگیزه‌های متفاوت هستند. گروه محدثان مطرود که عموماً به دلیل غلو، نقل از مجاهیل یا باور به قیاس، از ناحیه جامعه امامیه طرد شده بودند؛ در مقابل گروه محدثان اصیل قرار داشتند که در عین داشتن اصالت بغدادی مورد پذیرش عموم محدثان بودند. گروه‌های دیگری همچون محدثان مرتبط با اهل سنت، محدثان متهم به غلو و غالیان و محدثان واقفی نیز در بغداد حضور داشتند که اینان نیز در حاشیه گروه اصیل، به تلاش‌های حدیثی مشغول بودند.

گرایش امامیه به اعتزال‌‌گرایی در بغداد، موضوع بعدی است که در فصل اول بدان پرداخته شده است. بنونوبخت - از خاندان‌های پر نفوذ سیاسی و علمی امامیه در بغداد در دهه‌های پایانی سده سوم و اوایل سده چهارم - نقطه شروع اعتزال‌‌گرایی امامیه در بغداد به شمار می‌روند. رویکرد اعتزالی آنان موجب شد حتیٰ معتزلیان آنان را در زمره رجال خود به شمار بیاورند. البته اعتزال‌‌گرایی بنونوبخت به معنای قبول تمامی اصول معتزله نیست. آنان در مباحثی چون رابطه عقل و وحی، استطاعت، چیستی انسان و تحریف قرآن، از متکلمان کوفی به ویژه هشام‌بن حکم تأثیر پذیرفته بودند. آنان به دلیل رویکرد اعتزالی که داشتند، چه در توده جامعه امامیه و چه در بدنه ناقلان حدیث امامی نتوانستند محبوبیت چندانی کسب کنند. به همین دلیل با حضور پر رنگ محدثان قمی، آرای نوبختیان در طول بیش از نیم قرن در میان امامیه بغداد مهجور ماند، تا آنکه شیخ مفید به بازخوانی و نشر آرای آنان در بغداد پرداخت.

نوبختیان اعتزال‌گرا شاگردان اندکی را در عرصه دانش کلام پرورش داده بودند که آنان نیز مانند مشایخ ‌نوبختی‌شان به معتزله تمایل داشتند. این شاگردان نیز ‌با حضور پر رنگ حدیث‌‌گرایان در بغداد، یا منزوی شدند و یا به طور کلی بغداد را


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
422

حدیثی خود را به قدری توسعه دادند که بعدها در برآیند آن حتیٰ متکلمان بغدادی - همچون شیخ مفید که از نظر رویکرد کلامی تا حد زیادی با قمیان زاویه داشتند - هرگز خود را بی‌نیاز از میراث قمیان نمی‌دیدند.

قمی‌ها تا بیش از هفتاد سال در طی سال‌های حدود ۳۰۰ تا حدود ۳۷۰ هجری قمری بغداد دوم را در سیطره خود داشتند. آنان بعد از یک رفت و برگشت - که حدود پنجاه سال به طول انجامید - با در دست داشتن احادیثی که قبلاً از همین بغداد و پیش از آن در کوفه اخذ کرده بودند، این بار با ویرایشی به سلیقه خودشان، به عرضه آنها در بغداد پرداختند. محدثان قمی در طی سه نسل با آغازگری شخصیت‌هایی همچون ابن ادریس قمی، شیخ کلینی و علی‌‌بن بابویه و ادامه آن با ‌شیخ صدوق - به عنوان برجسته‌ترین محدث این نسل از قمیان - و پایان آن با شخصیت‌هایی همچون احمدبن محمدبن داود قمی، کرسی‌های حدیثی بغداد را در اختیار داشتند.

هر چند این ارتباطات یک سویه نبود و محدثان قمی گاه برخی منابع روایی را از عالمان بغدادی می‌‌گرفتند، اما نتیجه همه این تعاملات بین قم و بغداد، چیزی جز اخذ میراث روایی قمیان از سوی بغدادیان نبود. دانشمندان نورسیده بغدادی، ناگزیر به فراگیری کتب روایی قم اهتمام داشتند و حتیٰ گاه با استناد به منقولات مشایخ قم، دیدگاه‌های کلامی اصحاب نخستین را ارزیابی می‌کردند. دانش رجال بغداد نیز از دیدگاه‌های رجال‌‌شناسی قمیان تأثیر گرفت.

کوفه و سایر مراکز حدیثی نیز طبعاً با بغداد دوم بی‌‌ارتباط نبودند. حضور گسترده محدثان بنام كوفی در بغداد در این دوره، نوعی در هم تنیدگی میان جریان حدیثی بغداد و كوفه ایجاد كرد. کوفیان در فاصله بین بغداد اول و دوم بی‌‌کار ننشستند. آنان نتایج تلاش‌های حدیثی خود را در دوره شکوفایی دوم باز هم به بغداد آوردند و در محیط پرشور محدثان قم و بغداد، به عرضه احادیث خود پرداختند. سایر شهرهای امامی‌‌نشین همچون بصره، قزوین، خراسان و ماوراءالنهر نیز به دلیل حضور دو جریان کهن و قدرتمند حدیثی کوفه و قم به بغداد سرازیر شدند و به نقل

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10028
صفحه از 478
پرینت  ارسال به