حسین دقاق نیشابوری۱ و حسنبن علی نیشابوری۲ از آن جملهاند. همچنین در این بازه زمانی، نقل کتاب حدیثی مسائل علیبن جعفر در بین خراسانیان متداول بوده و در سال ۲۸۱ قمری ابوجعفربن یزیدبن النضر خراسانی، این اثر را برای بعضی روایت کرده است.۳
از سوی دیگر این جریان در نیمه سده سوم هجری در نواحی، نیز رشد کرده و گسترش یافت که در این میان ابراهیمبن نصیر کشی و حمدویةبن نصیر كشی - كه از آن دو برادر با تعابیری چون «كثیرالعلم و الروایه» یاد شده است۴ - سهم بسیاری در این زمینه دارند. آنان احادیث فراوانی در عراق - به ویژه كوفه - نزد مشایخی چون: عبیدی، ابن نوح و یعقوببن یزید آموخته و آنگاه در خراسان و ماوراءالنهر انتشار دادند.۵
حمدویه کشی احتمالاً به یعقوببن یزید انباری - مخالف یونس - تمایل داشته، ۶ ولی كشی بیشتر روایات وی از عبیدی را انعكاس داده است.۷ محمدبن نصیر - برادر دیگر آن دو - نیز روایات بسیاری (بیشتر از محمدبن عیسیبن عبید) را از عراق به ماوراءالنهر آورد. ابوعمرو كشی و حتیٰ استادش عیاشی به وفور از آنها بهره بردهاند.۸ سرزمین ماوراءالنهر در این روزگار، محیطی مناسب برای انتشار حدیث به شمار میرفته است، تا جایی كه بعضی كوفیان بدانجا كوچیدند. ابراهیمبن علی كوفی - عالم، راوی و نویسنده بزرگ كوفه - به سمرقند رفته، در آنجا
1.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۲۷؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۷۲.
2.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۲.
3.. علیبن جعفر، مسائل، ص۱۰۳.
4.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۰۷، ۴۲۱.
5.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۰، ۱۰۸، ۱۱۳، ۲۰۵؛ ج۲، ۴۳۶، ۴۶۸، ۵۲۰ ... .
6.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۲۱.
7.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۴۶، ۵۹، ۶۲، ۲۸۲و ... .
8.. همان، ج۲، ص۳۳۸، ۳۵۸، ۳۸، ...؛ ج۲، ص ۷۲۹-۷۳۰، ۷۸۴، ... .