393
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

احادیثی در تمجید رهبران فکری‌ خود، مانند هشام‌بن‌ حکم را نیز به آن سامان منتقل کنند، که شیخ مفید از طریق اینان به برخی از آن احادیث دست پیدا کرده است.۱

د. شاخه قم

به ‌رغم آن‌ که جریان کلامی پیرو هشام، از عراق به قم و نیشابور منتقل گردید و کسانی چون ابراهیم‌بن ‌هاشم و علی‌بن ‌ابراهیم طلیعه‌دار این تفکر در آن سامان بودند، پس از مرگ فضل نیشابوری نیز با كوشش برخی شاگردان وی، خط خراسانی این جریان به قم راه پیدا كرد. محمد‌بن ‌اسماعیل بندقی نیشابوری - شاگرد فضل - روایات منقول از او را به قم انتقال داد. ظاهراً این میراث فضل در قم، تنها مورد توجه کلینی که در محور فکری هشام‌بن‌ حکم بود قرار گرفت.۲ کلینی از طریق بندقی، بیش از پانصد روایت در موضوعات گوناگون از فضل، در کافی ذکر کرده که روایات کلامی وی درباره موضوعاتی چون: بداء، نفی صفت از خداوند غیر از صفات منصوص، معرفت باری‌تعالیٰ، جبر و قدر و الامر بین الامرین، نفی‌ قیاس و جایگاه ائمه علیهم السلام است.۳

به نظر می‌رسد، نا‌همسویی خط فكری هشام و فضل با قمی‌ها، موجب روی‌گردانی آنها از روایات بندقی شده است، ولی با این حال احمد‌بن ‌ادریس اشعری قمی(م.۳۰۶ق) - ظاهراً با سفر به نیشابور- احتمالاً به دلیل حفظ میراث امامیه، بعضی از کتاب‌های فضل را از ابن‌قتیبه نیشابوری اخذ کرده و نجاشی از طریق او به این آثار دست پیدا كرده است.۴

1.. شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۶.

2.. نک: رضایی، «امتداد جریان فکری هشام‌بن حکم»، ص۱۰۲-۱۰۳.

3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷، ۸۶، ۱۰۰، ۱۰۳، ۱۴۷، ۱۵۸، ۱۶۸.

4.. نجاشی، رجال، ص۳۰۷.


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
392

فضل‌بن‌ شاذان، كتاب‌های عیاشی نیز در عراق انتشار یافته بود. به گفته نجاشی، ابوالحسن قزوینی - كه آثار عیاشی را از شاگردش احمد‌بن ‌عیسی علوی گرفته بود، در سال ۳۵۶ قمری، برای نخستین بار برخی از آن نوشته‌ها را با خود به بغداد آورد؛۱ البته پیش از او، تلعكبری در سال ۳۴۰ قمری اجازه تمام كتاب‌های عیاشی را از شاگردش حیدر‌بن ‌محمد سمرقندی گرفته بود.۲ جعفر‌بن ‌محمد، فرزند عیاشی نیز - ظاهراً در سفر به عراق - اجازه روایت تمام آثار پدرش را به ابوالمفضل شیبانی داده بود.۳

احتمالاً ابن‌جنید اسکافی - متکلم و فقیه بغدادی - تحت ‌تأثیر تلاش‌های پیروان فضل در بغداد، به این جریان گرایش پیدا کرده است. هر چند اساتید و تبار علمی او تا فضل نامعلوم است، امّا دل‌بستگی وی به جناح فضل نیشابوری انکارناپذیر است. ارتباط فکری ابن‌جنید با جریان فضل، موجب شد او در ردّ کتاب زجاجی نیشابوری معتزلی که در نقد فضل نوشته بود، کتاب نقض ما نقضه الزجاجی النیشابوری علی ابی‌محمد الفضل‌بن شاذان(ره) را تألیف کند.۴ ظاهراً وی به سبب وابستگی به این جریان، در سال ۳۴۰ قمری از محیط مهجور عراق به شهر نیشابور - کانون فعالیت فضل‌گرایان - مسافرت کرد و در آنجا مورد استقبال شیعیان - ظاهراً پیروان فضل - قرار گرفت.۵ به نظر می‌رسد، این مقبولیت ابن‌جنید در نیشابور به سبب پیروی او از فضل نیشابوری بوده است. برخی پژوهش‌گران با توجه به مخالفت‌های ‌شیخ صدوق با ابن‌جنید، مسافرت‌های ‌شیخ صدوق به خراسان به ‌ویژه نیشابور را، در تضعیف نفوذ اندیشه ابن‌جنید در آن سامان، اثر‌گذار می‌دانند.۶

خراسانیان علاوه بر انتقال آثار و اندیشه این جریان به بغداد، می‌کوشیدند

1.. نجاشی، رجال، ص۲۶۷.

2.. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۲۰.

3.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۱۸.

4.. نجاشی، رجال، ص۳۸۸.

5.. شیخ مفید، مسائل الصاغانیة، ص۵۶-۵۸.

6.. پاکتچی، «ابن‌جنید»، ص۲۶۰.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9831
صفحه از 478
پرینت  ارسال به