در مدح و تأیید هشامبن حکم، یونسبن عبدالرحمان، عبدالعزیزبن مهتدی اشعری قمی و محمدبن عیسیبن عبید یقطینی نقل کرده است۱ و کشی نیز به واسطه او، سلسله تبار علمی فضلبن شاذان تا هشامبن حکم را گزارش نموده است.۲
در منابع رجالی امامیه، راجع به ابراهیمبن علی کوفی - از عالمان امامیه که در سمرقند ساکن شده بوده - سخن به میان آمده است.۳ از ارتباط فکری او با جریان هشامبن حکم چیزی گزارش نشده است. با این حال میدانیم که ابوعمرو کشی -هشامگرا - با وی مرتبط بوده و چند روایت غیر کلامی از او نقل کرده است، ۴ که در اسناد آنها یونسبن عبدالرحمان قرار دارد.
ج. شاخه عراق
پس از آنکه این جریان کلامی در نیمه اول سده سوم، به تدریج از سوی برخی وابستگان این خط فکری به مرکز مهمّ امامیه - یعنی قم و خراسان - انتقال یافت، پس از مدتی، دوباره از طریق خراسانیها به عراق بازگشت. پس از مرگ فضلبن شاذان، برخی شاگردان وی سعی کردند بار دیگر این اندیشهها را در محیط عراق رواج دهند. یکی از این افراد، حیدربن شعیب طالقانیِ مقیم بغداد است که از طریق محمدبن نعیمبن شاذان - برادرزاده فضل - به کتابهای او دست پیدا کرده و در اوایل سده چهارم، در بغداد به نقل آن آثار اهتمام ورزیده است.۵ ابوالحسن علیبن محمد حداد - که شیخ طوسی از او با تعبیر «صاحب کتب الفضلبن شاذان» یاد میکند - نیز به تلعکبری - راوی مشهور عراقی - اجازه روایت داده است.۶ افزون بر تألیفات و اندیشه
1.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۴۸، ۵۴۹، ۷۷۹، ۷۸۰، ۷۹۵، ۸۱۷.
2.. همان، ص۸۱۸.
3.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۰۷.
4.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۱۳، ۵۹۴.
5.. شیخ طوسی، رجال، ص۴۲۳.
6.. همان.