385
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

خراسان و ماوراءالنهر و حتیٰ در خارج از این نواحی با فراز و نشیب، البته در قالب روایی به حیات خویش ادامه داد. در بین امامیه شاخه خراسانی این جریان با تلاش‌های فضل‌بن‌ شاذان و شاگردانش، بیش از شاخه قم پذیرفته شد و درخشید.۱

الف. شاخه نیشابور

خط فكری پیرو هشام‌بن حکم در نیشابور با تلاش‌های پیروان فضل‌بن ‌شاذان - پس از مرگش - تداوم پیدا كرد. هر چند هیچ ‌گونه فعالیت کلامی سترگی از شاگردان وی در دست نیست، ولی گرایش‌های کلامی آنها انكارناپذیر است. علی‌بن ‌قتیبه نیشابوری، شاگرد سرشناس فضل و نویسنده كتاب ذکر مجالس الفضل مع اهل الخلاف، ۲ در گسترش اندیشه فضل در نیشابور نقش‌آفرین بوده است. او بسیاری از تعالیم و افكار و آثار استادش و نیز درگیری سایر جناح‌های کلامی را انعكاس داده است.۳ با توجه به برخی شواهد می‌توان دریافت اندیشه فضل تا سال‌های متمادی پس از مرگ او در نیشابور برجسته بوده است. از این‌رو است که زجاجی نیشابوری - متکلم و فقیه بنام معتزلی و از شاگردان ابوالحسن کرخی معتزلی(م.۳۴۰ق) - تقریباً با گذشت یک قرن پس از مرگ فضل‌بن‌ شاذان، کتابی در نقد اندیشه او تألیف كرد.۴

با این همه، حلقات به‌ هم‌پیوسته این جریان کلامی پس از فضل چندان مشخص نیست. با وجود برخی شواهد بر قرابت‌های برخی متکلمان در دوره‌های بعدی، نمی‌توان نظر قاطعی درباره نحوه دقیق و نظام‌‌مند ارتباط این اشخاص با خط فکری فضل ارائه داد. شخصیت اول، ابوالطیب رازی یکی از متکلمان بنام امامی مقیم

1.. رضایی، «امتداد جریان فکری هشام ‌بن حکم تا شکل‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۱۰۰.

2.. نجاشی، رجال، ص۲۵۹.

3.. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ص۷۶، ۱۳۷، ۲۷۰، ۳۵۶؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۷۵، ۳۸۹؛ ج۲، ص۴۶۸، ۴۷۳، ۵۱۴، ۷۷۹، ۷۸۲، ۷۹۶؛ نجاشی، رجال، ص۲۵۹.

4.. نجاشی، رجال، ص۳۸۸.


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
384

پیرو هشام و یونس‌بن‌ عبدالرحمان به شمار می‌رفته و طلیعه‌‌دار نسل کلامی این جریان در نیمه نخست هجری بوده است.۱ فضل نیشابوری با بهره‌گیری از اندیشه و ظرفیت‌های فکری این جریان در کوفه و بغداد، کانون کلامی جدیدی را در نیشابور و حتیٰ در خراسان بزرگ به وجود آورد و شاگردانی را پرورش داد كه در دوره‌های بعد، به انتشار اندیشه وی همت گماشتند. گفته شده كه فضل با اثرپذیری از هشام در موضوعات کلامی مانند: «جسم لا کالاجسام» و «وراثتی بودن علم ائمه علیهم السلام»، به ترویج اندیشه هشام در خراسان پرداخته است.۲ او با این پشتوانه، به نقد آرای گروه‌های کلامی، مانند: كرامیه، خوارج، معتزله و اهل حدیث اهتمام ورزید و در این راستا كتاب‌هایی را تألیف كرد.۳ فضل‌ در این رویارویی فكری، به دفاع از اندیشه اسلافش نیز توجه نشان داد. به احتمال فراوان، کتاب النقض علی الاسکافی فی تقویه الجسم وی، ۴ در نقد کتاب علی هشام۵ ابوجعفر اسکافی معتزلی(م.۲۴۰ق) بوده است. گفتنی است که نقش‌آفرینی و تأثیرگذاری علمی فضل‌بن شاذان منحصر به شهر نیشابور نبود، بلکه با نگاهی به عنوان کتاب ذکر مجالس الفضل مع اهل الخلاف و مسائل اهل البلدان علی‌‌بن محمدبن قتیبه نیشابوری۶ - شاگرد بنام فضل - می‌توان گفت که فضل در روزگار خویش، مرجعی برای سایر مناطق امامی‌نشین محسوب می‌شده است.

به هر روی، با مرگ فضل نیشابوری، جایگاه علمی امامیه به ویژه جریان مقتدر کلامی پیرو هشام‌بن حکم کم‌فروغ گردید، ولی این گرایش فكری در محیط

1.. شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۱۸.

2.. رضایی، «امتداد جریان فکری هشام ‌بن حکم تا شکل‌گیری مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۹۳-۹۴.

3.. نک: نجاشی، رجال، ص۳۰۷.

4.. همان.

5.. ابن‌ندیم، الفهرست، ص۲۱۳.

6.. نجاشی، رجال، ص۲۵۹.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10034
صفحه از 478
پرینت  ارسال به