161
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

جامعه امامیه در اقلیت بوده است.

به هر ترتیب، گرایش امامیه به اعتزال در بغداد موضوعی است که در این فصل بدان توجه شده است. بنونوبخت از خاندان‌های پر نفوذ سیاسی و علمی امامیه در بغداد، در دهه‌های پایانی سده سوم و اوایل سده چهارم، نقطه آغاز اعتزال‌‌گرایی امامیه در بغداد به شمار می‌روند. رویکرد اعتزالی آنان موجب شد که حتیٰ معتزلیان، آنان را در زمره رجال خود به شمار بیاورند. البته اعتزال‌‌گرایی بنونوبخت به معنای قبول تمامی اصول معتزله نیست. آنان در مباحثی چون رابطه عقل و وحی، استطاعت، چیستی انسان و تحریف قرآن، از متکلمان کوفی به ویژه هشام‌بن‌حکم تأثیر پذیرفته بودند. آنان به دلیل رویکرد اعتزالی که داشتند، نتوانستند محبوبیت چندانی، چه در توده جامعه امامیه و چه در بدنه ناقلان حدیث امامی کسب کنند. به همین دلیل با حضور پررنگ محدثان قمی، آرای نوبختیان در طول بیش از نیم قرن در میان امامیه بغداد مهجور ماند، تا آنکه شیخ مفید - که ظاهراً اطلاع زیادی از آرای بنونوبخت نداشت - در نیمه دوم سده چهارم به دلیل ارتباطاتی که با معتزله بغداد پیدا کرده بود، به آرای نوبختیان علاقه‌‌مند شد و از طریق ارتباطاتی که با عده اندکی از شاگردان و بازماندگان فکری بنونوبخت پیدا کرده بود، به بازخوانی و نشر آرای آنان در بغداد پرداخت.

نوبختیانِ اعتزال‌گرا شاگردان اندکی را در عرصه دانش کلام پرورش داده بودند که آنان نیز مانند مشایخ ‌نوبختی‌شان به معتزله تمایل داشتند. این شاگردان نیز ‌با حضور پررنگ حدیث‌‌گرایان در بغداد، یا منزوی شدند و یا به طور کلی بغداد را ترک کردند. ابوالجیش، ناشی اصغر، ابوالحسین محمد‌بن بشر حمدونی سوسنجردی و ابوجعفر محمد‌بن علی‌بن اسحاق نوبختی برادر ابوسهل از این گروه هستند. با توجه به آنچه گفته شد، شاگردان محدود نوبختی‌های متمایل به معتزله، لااقل در نیمه نخست سده چهارم هجری در جامعه امامیه بغداد چندان مجالی برای فعالیت نداشته و تأثیرگذار نبوده‌اند؛ تنها شاهد تحرکات اندک و محدود


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
160

هشام بن حکم به شمار می‌روند. شخصیت‌های دیگری نیز همچون ابوسعید حصری، ابوحفص حداد و ابن ذر صیرفی در زمره کسانی هستند که درپاره‌‌ای از موضوعات کلامی، احتمالاً از خط هشام پیروی می‌کردند. بنابراین هشام‌‌بن حکم از شخصیت‌های برجسته کلامی‌ به شمار می‌رود که علاوه بر رهبری یک جریان فکری دامنه‌‌دار در بغداد، در میان گروه‌های غیر امامی نیز طرفدارانی جدی داشته است.

***

در بیان خلاصه‌‌ای از تعاملات امامیه با معتزله، ذکر این پیشینه ضروری به نظر می‌رسد که جمهور امامیه برای مدت‌های طولانی روابط خوبی با معتزلیان نداشته‌اند. جریان فکری اعتزال از زمان پیدایش تا دوران اقتدار خود، همواره مورد نقد ائمه علیهم السلام و اصحاب بود. با وجود این، در سده دوم عده‌ اندکی از اصحاب امامیه به اعتزال‌‌گرایی متهم شده‌اند و حتیٰ - احتمالاً به دلیل تسامحی که نسبت به مخالفان نشان می‌دادند - نام برخی آنان از سوی معتزله در طبقات معتزله ذکر شده است. عوف اعرابی (م۱۴۶ق)، محمدبن راشد مکحولی (م۱۶۰تا ۱۷۰ق)، ابراهیم‌‌بن ابی‌‌یحییٰ از اصحاب خاص صادقین علیهما السلام، معروف‌‌بن خربوذ از اصحاب اجماع امامیه و همچنین عیسی‌‌بن یزید لیثی - که در ابتدا در مدینه می‌زیست -، از جمله این افراد هستند. در بیان همین پیشینه، ارتباطات فکری شیعیان با معتزله، ذکر دو نکته اساسی لازم به نظر می‌رسد:

اول اینکه بدنه اصلی امامیه که در سده دوم هجری در کوفه - پایگاه اصلی امامیه- حضور داشتند، هرگز به آرای معتزلیان روی خوشی نشان ندادند؛ از همین رو است که هیچ یک از افرادی که در بالا ذکر شدند از کوفه نبوده‌اند.

نکته دوم اینکه در یک تطور تاریخی از سده سوم هجری به بعد، اعتزال‌‌گرایی در میان امامیه به آرامی پررنگ‌‌تر شد تا جایی که حدود سال ۳۷۰ قمری را زمان اتحاد شیعه و معتزله نامیده‌اند. با این همه، جریان اعتزال‌‌گرایی امامی همواره در میان

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10022
صفحه از 478
پرینت  ارسال به