165
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

عنوان برجسته‌ترین محدث این نسل از قمیان و پایان آن با شخصیت‌هایی همچون احمدبن محمدبن داود قمی، کرسی‌های حدیثی بغداد را در اختیار داشتند.

هر چند این ارتباطات یک سویه نبود و محدثان قمی، گاه برخی منابع روایی را از عالمان بغدادی اخذ می‌کردند، اما نتیجه همه این تعاملات بین قم و بغداد، چیزی جز اخذ میراث روایی قمیان از سوی بغدادیان نبود. عالمان نو رسیده بغدادی، ناگزیر به فراگیری کتب روایی قم اهتمام داشتند و حتیٰ گاه با استناد به منقولات مشایخ قم، دیدگاه‌های کلامی اصحاب نخستین را ارزیابی می‌کردند. دانش رجال بغداد نیز از دیدگاه‌های رجال‌‌شناسی قمیان تأثیر گرفت. مثلاً سخت‌‌گیری‌هایی که بغدادیانی همچون ابن غضائری یا نجاشی در حوزه جرح و تعدیل روات انجام می‌دادند، یادگار ارتباطی بود که با روش برخورد راویان قمی با محدثان داشتند.

کوفه و سایر مراکز حدیثی نیز طبعاً با بغداد دوم، بی‌ارتباط نبودند. حضور گسترده محدثان بنام كوفی در بغداد در این دوره نوعی در هم تنیدگی میان جریان حدیثی بغداد و كوفه ایجاد كرد. به هر حال نباید از یاد ببریم که کوفیان در فاصله بین بغداد اول و دوم بی‌‌کار ننشستند. آنان نتایج تلاش‌های حدیثی خود در دوره شکوفایی دوم را باز هم به بغداد آوردند و در یک محیط پر شور، همراه با محدثان قم و بغداد به عرضه احادیث خود پرداختند. سایر شهرهای امامی‌‌نشین همچون بصره، قزوین، خراسان و ماوراء‌‌النهر به دلیل حضور دو جریان کهن و قدرتمند حدیثی کوفه و قم به بغداد سرازیر شدند و به نقل و اخذ احادیث پرداختند. راجع به این فرضیه که اینان نیز همچون قمی‌ها به دنبال عرضه روایات با روش‌‌شناسی خود بودند، می‌‌توان کاری پژوهشی انجام داد.

تمام آنچه که یک بیننده بیرونی از یک مدرسه انتظار دارد، به طور کامل در بغداد دوم محقق شده بود. مجالس حدیثی فراوانی در مساجد و نیز در منازل عالمان بغدادی، در محله‌‌های مختلف شهر بغداد برگزار می‌شد. همچنین در این دوره با سیلی از آثار مکتوب مواجه هستیم که از سوی این محدثان امامی نگاشته می‌شد، یا


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
164

کرخ بغداد بودند که تلاش‌های قابل توجهی در نقل حدیث داشتند. آل بزیع که اصالتاً کوفی بودند و ظاهراً به دلیل تصدی مناصب سیاسی به بغداد آمده بودند، در زمره این خاندان‌ها به شمار می‌روند.

پس از یک دوره طولانی - تقریباً نود ساله - تلاش بی‌وقفه در نشر حدیث، در نهایت به دلیل فشار‌های سیاسی و جو خفقانی که به وجود آمده بود - خصوصاً از زمان متوکل (۲۳۲-۲۴۷ق) به این سو - محدثان بغدادی پراکنده شدند و این مرکز حدیثی، دیگر محل مناسبی برای تلاش‌های حدیثی امامیه به شمار نمی‌رفت و به افول گرایید؛ به طوری که تا سال‌های پایانی سده سوم، شاهد فراز و نشیبی همراه با کم فروغی در این مدرسه هستیم و محدثان اندکی همچون ابن خشاب بغدادی، ابن همام اسکافی و ابن ابی‌‌الثلج بغدادی به فعالیت مشغول بودند.

مدرسه حدیثی بغداد در نیمه نخست سده چهارم هجری، این بار با نقش آفرینی محدثانی از قم و کوفه که سلسله مشایخ‌ آنها به بغداد اول منتهی می‌شد، به دلیل فضای مناسب ایجاد شده با قدرت گرفتن وزرا و امیران شیعی مانند آل فرات، آل بسطام، آل نوبخت در دستگاه خلافت، بار دیگر رونق گرفت. عالمان قمی با نقشی پررنگ‌تر از محدثان کوفی، بار دیگر به بغداد بازگشتند و فعالیت‌های حدیثی خود را به قدری توسعه دادند که بعدها در برآیند آن، حتیٰ متکلمان بغدادی همچون شیخ مفید - که از نظر رویکردی تا حد زیادی با قمیان زاویه داشتند - هرگز خود را بی‌نیاز از میراث قمیان نمی‌دیدند.

قمی‌ها بغداد دوم را تا بیش از هفتاد سال در خلال سال‌های حدود ۳۰۰ تا حدود ۳۷۰ق در سیطره خود داشتند. آنان بعد از یک رفت و برگشت که حدود ۵۰ سال به طول انجامید، با در دست داشتن احادیثی که قبلاً از همین بغداد و قبل از آن در کوفه اخذ کرده بودند، این بار با پالایشی که به مذاق خودشان خوش می‌آمد، به عرضه آنها در بغداد پرداختند. محدثان قمی در طی سه نسل، با آغازگری شخصیت‌هایی همچون ابن ادریس قمی، شیخ کلینی و علی‌‌بن بابویه و ادامه آن با ‌شیخ صدوق به

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10002
صفحه از 478
پرینت  ارسال به