163
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

انگیزه‌هایی همچون دانش‌افزایی و توسعه دانش، توسعه اقتصادی و گاه با انگیزه حضور در دستگاه خلافت به بغداد مهاجرت کردند. این دوره از شکل‌‌گیری هسته اولیه آن در سال‌های حدود ۱۶۰ق، تا افول و فروپاشی آن در حدود ۲۵۰ق - حتیٰ مدتی پس از افول جریان کلامی امامیه - در پی فشار‌های دستگاه خلافت عباسی - حدود صد سال از تاریخ بغداد را به خود اختصاص داد. این سال‌ها برای جریان حدیثی امامیه بغداد سال‌های طلایی بود، زیرا پس از حضور اصحاب برجسته امامان علیهم السلام در این شهر و پس از مدت کوتاهی که اصحاب کوفی به عرضه و نشر احادیث خود در بغداد پرداختند، به تدریج در اوایل سده سوم، بغداد به عنوان یک مرکز حدیثی، حتیٰ برای کوفه و قم به شمار می‌رفت. نسل سوم محدثان کوفی، برای علم آموزی به بغداد می‌آمدند و محدثان قم هرگز خود را از میراث حدیثی موجود در بغداد بی‌‌نیاز نمی‌دانستند و بدون هیچ تمایزی بین جناح‌های حدیثی در بغداد، به دریافت و نقل آنها می‌پرداختند. خراسان با تلاش‌های فضل‌‌بن شاذان و در پی آن ماوراءالنهر نیز از این موضوع مستثنی نبودند و با سفر به بغداد به گردآوری حدیث می‌پرداختند.

نتیجه این رفت و آمد‌ها و ارتباطات شورانگیز علمی، تولید آثار بسیار فراوان عقیدتی و حدیثی بود. جالب است بدانیم - بر خلاف تصور رایج - نخستین جامع‌‌نگاری‌های حدیثی در همین زمان یعنی در بغداد اول، مدت‌ها پیش از نگارش جوامع در قم صورت گرفت. نگارش کتاب‌هایی از نوع قرب الاسناد و بعد الاسناد که با هدف ارزیابی احادیث، بر مبنای نزدیکی یا دوری به امامان علیهم السلام نگاشته می‌شد، نیز در همین بازه زمانی صورت گرفت. آنان همچنین با نگارش کتاب‌هایی در دانش حدیث و رجال، به نوعی از پیشگامان این عرصه به شمار می‌روند.

علاوه بر تلاش‌های جریانی‌ای که در این برهه در بغداد صورت می‌گرفت، گاهی با حرکت‌های خاندانی در راستای نشر و توسعه حدیث مواجه هستیم. خاندان آل یقطین که از نفوذ سیاسی زیادی در دستگاه خلافت نیز برخوردار بود، از مشهورترین آنان است. آل مهران یا آل خانبه کرخی، خاندانی ایرانی تبار، ساکن


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
162

ابوالجیش بلخی - شاگرد ابوسهل - در نیمه دوم سده چهارم در بغداد هستیم.

لازم به ذکر است که غیر از جریان اعتزال‌گرای نوبختی و شاگردان آنها، عده‌ای دیگر از امامیانِ متمایل به معتزله نیز در بغداد حضور داشتند. اینان نیز احتمالاً به همان دلیل - یعنی گرایش به آرای معتزله - در میان جامعه امامیه نفوذ آن‌چنانی نداشته و بیشتر در حاشیه بوده‌اند. احمد‌بن عبیداللّه‌‌بن محمد‌‌بن عمار ثقفی (م.۳۱۴ق یا ۳۱۹ق)، ابوالحسن علی‌‌بن محمد‌بن عباس‌بن فسانجس - که از خاندانی شیعه مذهب برخاسته بود، ابتدا در مباحث کلامی پیرو تعالیم معتزله بود و پس از چندی از دیدگاه‌های اعتزالی خود دست برداشت - از این دسته هستند. اگر ابن ‌ندیم (م.۳۸۰ق) و محمد‌بن عمران مرزبانی خراسانی (م.۳۸۴ق) دو تَن از نویسندگان معتزلی‌ را در زمره امامیه به شمار آوریم، باید آنان را نیز در جرگه اعتزال‌‌گرایان امامی در بغداد جای داد.

***

بخش مربوط به جریان‌های حدیثی امامیه در بغداد بر خلاف ظاهرش، بخشی کوچک از موضوعی بزرگ است که همچنان می‌تواند موضوع پژوهش‌های وسیع دیگری نیز در حوزه مطالعات تاریخ اندیشه‌های کلامی امامیه باشد. مهاجرت محدثان کوفی به بغداد در پی شکوفایی سیاسی و علمی به این شهر، آغازی شورانگیز برای جریان بزرگ علمی بود که هر چند دست کم دو قرن به طول انجامید، اما آثار و برکات آن هنوز هم بی‌‌اندازه مهم و تأثیرگذار است. در یک تقسیم‌‌بندیِ خطیِ تاریخی بهتر است شکل‌‌گیری این جریان بعد از این مهاجرت - در نیمه دوم سده دوم هجری تا افول آن در نیمه سده سوم هجری - را به دو بخش تاریخی تقسیم کنیم که دلیل اصلی آن، گسست نیم قرنی است که بین این دو دوره اتفاق افتاد. در سنت رایج بین پژوهشگران به این دو دوره، بغداد اول و بغداد دوم می‌گویند.

بغداد اول به دوره‌‌ای از تاریخ بغداد اطلاق می‌شود که محدثان امامی کوفه با

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10009
صفحه از 478
پرینت  ارسال به