159
جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)

تحلیل و جمع‌بندی

با ورود هشام‌‌بن حکم در نیمه دوم سده دوم به بغداد همراه برخی شاگردان کوفی‌اش، این جریان در بغداد به تدریج گسترش یافت. بخش دیگری از شاگردان هشام همچون یونس‌‌بن عبدالرحمان و محمد‌‌بن خلیل سکاک از کسانی بودند که در بغداد وارد جریان هشام‌‌بن حکم شدند و مشتاقانه از او پیروی می‌کردند. شخصیت‌های بارزی از خاندان متنفذ سیاسی آل یقطین در بغداد که به یونس‌‌بن عبدالرحمان - از موالی آل یقطین - گرایش داشتند، نیز در زمره جریان فکری هشام‌‌بن حکم به شمار می‌روند. رهبری جریان هشام‌‌بن حکم، پس از وی و ناملایمات سیاسی‌ که برای امامیه و هشام پیش آمد، به یونس‌‌بن عبدالرحمان و پس از او به سکاک منتقل شد. یونس‌‌بن عبدالرحمان نماینده برجسته‌‌ای برای این جریان بود. وی به تألیف صدها کتاب علیه مخالفان و فعالیت‌های علمی وسیع در نقد جریان‌های مخالف، چه مخالفان شیعی - همچون واقفیه - و چه معارضان معتزلی پرداخت. با این حال، جریان پیرو هشام بن حکم و یونس مخالفان جدی‌ در بغداد پیدا کرد که با بی‌قراری زیادی، جریان کلامی و حتیٰ فقهی یونس را تخطئه می‌کردند. رویکرد اجتهادی که یونس در فقه ارائه داد، ناشی از مبانی کلامی‌ بود که دنبال می‌کرد. این رویکرد فقهی با نوعی قیاس همراه بود که امامیه نمی‌توانستند آن را بپذیرند. با این حال، رویکرد اجتهادی یونس در همان دوره‌ها طرفدارانی پیدا کرد که به «یونسیه» مشهور شدند.

قدرت هشام‌‌بن حکم در نظریه پردازی‌های عقلانی برای مخالفان او نیز خیره کننده بود، تا جایی که برخی متکلمان غیر امامی، در پاره‌‌ای از مباحث کلامی به دیدگاه‌های او علاقه نشان دادند. یکی از این متکلمان، داودبن راشد جواربی واسطی - رهبر فکری جواربیه - بود که در نظریه «جسم لا کالاجسام» احتمالاً از هشام تبعیت کرده است. ابوعیسیٰ وراق و ابن راوندی نیز علیٰ رغم اینکه گاهی به عنوان متکلمان مستبصر امامی مطرح می‌شوند، اما در حقیقت از پیروان غیر امامی


جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
158

جریان حدیثی به ویژه حدیث‌گرایان قمی تردیدی نداشتند، ولی با توجه به شرایط فكری حاكم بر جامعه علمی بغداد و یا احیاناً با تأثیرپذیری از عقل‌‌گرایان معتزلی، نسبت به تبیین و برداشت‌های اصحاب‌ حدیث امامیه انتقاد داشته، رویكرد آنان به حدیث را بر نمی‌تافتند. از این رو در محافل علمی و نیز آثار خود، محدثان را افرادی سطحی‌نگر معرفی می‌كردند.۱

باید افزود - برخلاف آنچه امروزه شایع شده - که انتقاد كلام‌ورزان امامی بغداد تنها به حدیث‌گرایان قمی محدود نمی‌شد، بلكه آنها همه جریان‌های حدیث‌‌گرا را مورد هدف قرار داده بودند.

در این زمینه، شیخ مفید - شاگرد ممتاز محدثان بغدادی - كتاب المزْوَرّین عن معانی الاخبار۲ (منحرفان از معانی اخبار) و كتاب مقابس الانوار فی الرد علی اهل الاخبار۳ را در نقد رویكرد جریان حدیثی امامیه نگاشت. به هر روی با شكل‌گیری و توسعه مدرسه كلامی بغداد و رویكرد عقل‌گرایانه شاگردان و به نوعی میراث‌داران جریان حدیثی، این جریان به افول گرایید و بیشتر میراث روایی - اغلب فقهی، اخلاقی، فضایل و مناقب - از معبر عقل‌‌گرایان بغدادی به نسل‌های بعدی انتقال یافت. گفتنی است که برخی نویسندگان این مدرسه در راستای دیدگاه كلامی خویش، آثاری حدیثی را تألیف كردند، كه در این زمینه می‌توان به كتاب تحف العقولِ ابن‌ شعبه حرانی اشاره كرد.

1.. شیخ مفید دربارۀ حدیث‌گرایان امامیه می‌نویسد: «ان أصحابنا المتعلقین بالأخبار أصحاب سلامة وبعد ذهن و قلة فطنة یمرون على وجوههم فیما سمعوه من الأحادیث ولا ینظرون فی سندها، ولا یفرقون بین حقها وباطلها، ولا یفهمون ما یدخل علیهم فی إثباتها، ولا یحصلون معانی ما یطلقونه منها» (شیخ مفید، تصحیح اعتقادات، ص۸۸) و یا همو در مسئلۀ سهو‌النبی، سخنان شیخ صدوق و استادش ابن‌ ولید را تخطئه می‌نماید. (شیخ مفید، عدم سهو النبی، ص۲۷).

2.. نجاشی، رجال، ص۴۰۰.

3.. همان، ص۴۰۱.

  • نام منبع :
    جریان‌شناسی فکری امامیه در دوران فترت(میانۀ مدرسۀ کوفه و مدرسۀ بغداد)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9861
صفحه از 478
پرینت  ارسال به