با ورود شیخ صدوق به بغداد در سالهای ۳۵۲ق و ۳۵۵ق، همچنان ارتباط و تعامل حدیثی بین بغداد و قم تداوم پیدا كرد. شیخ صدوق نیز مانند اسلاف قمی خود، در انتشار میراث حدیثی قمیان در بغداد تلاش كرد. وی افزون بر نشر و املای حدیث در بغداد، ۱ آثاری را در پاسخ به دغدغههای دینی شیعیان آن شهر، تألیف کرد.۲ برخی كتابهای او نیز در بغداد تدریس میشده است.۳ حسینبن علیبن بابویه برادر پرحدیثِ (کثیر الروایه)۴ شیخ صدوق نیز ظاهراً به بغداد رفته، در آنجا افرادی چون ابن غضائری و سید مرتضی از او اخذ روایت كردند.۵ همچنین در منابع، از عالم ناشناخته امامی به نام ابوعلی احمدبن موسیٰ حمولی قمی سخن به میان آمده است که در دربار معزالدوله دیلمی در بغداد، پیرامون برخی مسائل کلامی گفتوگو میکرده است.۶
گفتنی است علمای پسینی بغداد مانند شیخ مفید، از طریق حدیثگرایان قمی حتیٰ به میراث حدیثی مشایخ گذشته بغداد نیز دست یافته بودند.۷ میدانیم که مشایخقمی نسبت به میراث روایی موجود در بغداد بیتوجه نبودند و گاه ارتباط حدیثی میان قم و بغداد دو سویه بود. از این رو مشایخ قم، برخی منابع روایی را از عالمان بغدادی اخذ میكردند.۸
1.. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.
2.. در این زمینه میتوان به كتاب الرسالة الثانیة إلى أهل بغداد فی معنى شهر رمضان اشاره كرد. (نجاشی، رجال، ص۳۹۲).
3.. نجاشی بعضی از كتابهای وی را در نزد پدرش آموخته است. (همان).
4.. شیخ طوسی از او با تعبیر«كثیر الروایه» یاد كرد (شیخ طوسی، رجال، ص۴۲۳).
5.. نجاشی، رجال، ص۶۸؛ شیخ طوسی، رجال، ص۴۳۴.
6.. ابوطالب هارونی، الافادة، ص۶۹.
7.. شیخ مفید از طریق ابن قولویه قمی به روایات ابن همام اسكافی بغدادی دست پیدا كرده است. (شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۵؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۳۰۰؛ شیخ مفید، المزار، ص۴۰، ۵۲، ۱۳۷).
8.. برای نمونه: محمدبن احمدبن یحییٰ اشعری به آثار موسیبن جعفر بغدادی توجه نشان داده است. (شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۴۳).