در حوزه شناخت، طرح دو نوع بحث امکانپذیر است: یکی بحث از شناخت خود، و دیگری بحث از چگونگی تحصیل شناخت. به عبارت روشنتر، یکی «خودشناسی»، و دیگری «فرایند خودشناسی» است. اما موضوع شناخت نفس یا خودشناسی۱ از جمله موضوعاتی است که دانشمندان بزرگ اسلامی، از گذشتههای دور تا امروز بهتفصیل به آن پرداختهاند و امروزه نگاشتههای فراوانی درباره آن در دسترس است. ما نیز در این نوشتار به اندازه ضرورت، در بحث مبانی انسانشناختی (فصل دوم)، به موضوع شناخت خود پرداختیم. ازاینرو در این فصل درباره چگونگی شناخت خود، که کمتر به آن پرداخته شده است سخن خواهیم گفت. بنابراین در این فصل در مقام خودشناسی نیستیم، بلکه فقط درباره خودشناسی و فرایند تحصیل آن بحث خواهیم کرد. عناوین این فصل به شرح ذیل است:
اهمیت شناخت خود
مفهوم شناخت خود
هدف از شناخت خود
ابزار شناخت خود
انواع شناخت خود
راههای شناخت خود
شناختنما
الف ـ اهمیت شناخت خود
اهمیت شناخت خود، بر کسی پوشیده نیست. در متون دینی بهویژه روایات کم نیست روایاتی که لزوم و اهمیت و نیز آثار و فواید شناخت نفس خویش را بهروشنی بیان کرده و برای تحکیم اعتقادات مسلمانان به خداوند و تقویت انگیزه آنان برای انجامدادن کار نیک و اصلاح رفتار در همه حوزههای رفتاری، شناخت نفس را یکی از مهمترین اقدامات به شمار آورده است. این آیات و روایات، شناخت نفس را سودمندترینِ دانشها معرفی کرده۲ و شناخت خداوند متعال را در