79
رفتار اخلاقی انسان با خود

آنچه در متون دینی بر آن تأکید شده و پس از این بدان اشاره خواهیم کرد، شناخت «خدا» نیز مترتب بر شناخت «خود» است. ازاین‌رو با در نظر گرفتن فرضی که بیان شد، پرداختن به خود و اصلاح رفتار انسان با خود، از نظر مرتبه و اهمیت، بر اصلاح رفتار او در حوزه‌های دیگر رفتاری مقدم خواهد بود.

اصلاح این رابطه، نقش بنیادین در اصلاح رابطه او با غیر خواهد داشت و بدون اصلاح رابطه و رفتار انسان با نفس خویش، انتظار اصلاح رفتار او با خدا، جامعه و طبیعت، انتظار چندان بجایی نخواهد بود. به این دلیل، به نظر می‌‌رسد افرادی که به ارزش‌های خود جاهل‌اند و از جایگاه خود در جهان آفرینش آگاهی ندارند، رفتارشان با خویشتن نه فقط براساس معیارهای انسانی و دینی نیست، بلکه در رفتار با خدا، جامعه و طبیعت نیز مبنایی الهی یا دست‌کم مبنایی انسانی را در نظر نمی‌گیرند. به‌هرحال بر اساس آموزه‌های دینی و یافته‌های جدید علم روان‌شناسی و علوم تربیتی، و با عنایت به اجتماعی بودن انسان و ضرورت برقراری ارتباط افراد با یکدیگر در جوامع،۱ اصلاح رفتار با همنوعان، اجتناب‌ناپذیر است؛ چرا که بدون توجه به اصلاح رفتار، و برخورداری از اخلاق پسندیده در برقراری ارتباط با همنوعان، یا رابطه فرد و همنوعان او بسیار دشوار است، یا اگر رابطه برقرار شود تداوم نخواهد یافت و سرانجام، تنهایی و انزوای صاحب رفتار را در پی خواهد داشت.‌ نتیجه ‌آنکه ایجاد رابطه صحیح با همنوعان و استمرار یا تعمیق آن، مترتب بر شناخت صحیح از خود و تعامل صحیح با خود خواهد بود؛ و شناخت خود و جنبه‌های وجودی خویش به انسان کمک می‌کند تا بتواند نقشه آرمانی خود را در زندگی ترسیم کند و با اراده و برنامه‌ریزی، رفته‌رفته شخصیت و منش خود را آن‌گونه که صحیح است شکل دهد.۲ آدمی، با این روش می‌‌تواند با برقراری تعامل صحیح با خود، که مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی و دینی است، به مثابه امری محوری و کلیدی، موفقیت و سعادت خویش را در جامعه تضمین کند. انبوه آیات و روایات در خصوص امکان تربیت خویش و مراقبت از خود، و نیز سوق دادن خُلقیات خود به سمت خُلقیات انسانی و اسلامی، به‌روشنی مطلب پیش‌گفته، را تأیید

1.. فلسفۀ تعلیم و تربیت: ج۱ص۳۸۸.

2.. ر. ک: نظریه‌های شخصیت:‌ ص۳۴۴.


رفتار اخلاقی انسان با خود
78

پس کسی که تعلیم یابد و خود را بشناسد، با نفس خویش مجاهده خواهد کرد و آن را به حال خود رها نخواهد کرد و از خود‌بزرگ‌بینی و تکبر و صفاتی مانند آن دوری می‌گزیند و در یک کلام، در رفتار با خود به مسیر صحیح رهنمون می‌گردد.

افزون بر آنچه بیان کردیم، اصلاح رفتار با خود تأثیر شگرفی در اصلاح رفتار و تعامل انسان در حوزه‌های رفتاری دیگر خواهد داشت؛ یعنی هم رفتار انسان با خدا را سامان می‌بخشد، و هم رفتار او را با همنوعان اصلاح می‌کند، و هم رفتار او را در برابر دنیا تعدیل می‌کند. برای مثال، امام سجاد علیه السلام در یکی از مناجات‌های خود، به خداوند عرض می‌کند:

و اجعلنا من الذین عرفوا انفسهم و ایقنوا بمستقرهم فکانت اعمارهم فی طاعتک تفنی.۱

و ما را از کسانی قرار ده که خود را شناختند و به مکان استقرارشان یقین کردند؛ پس عمرشان در مسیر اطاعت از تو سپری شد.

این بیان شریف نیز معرفت و شناخت را که محصول تعلیم است، بر عمل یا همان اطاعت، مقدم دانسته، به‌خوبی به رابطه وثیق شناخت خویش و اصلاح رفتار انسان با خدا تصریح می‌کند.

همچنین معرفت نفس، رفتار و تعامل انسان با دنیا را نیز اصلاح می‌کند و او را از دلبستگی و وابستگی فراوان به دنیا باز می‌دارد؛ موضوعی که امام علی علیه السلام به آن اشاره می‌فرماید:

عجبت لمن عرف نفسه کیف یأنس بدار الفناء.۲

تعجب می‌کنم از کسی که [خیال می‌کند] خود را شناخته است، چگونه به این دنیای فانی أنس می‌گیرد؟

بنابراین آشکار است که شناخت نفس، اصلاح رفتار با خود را در پی خواهد داشت و نادانی به نفس خویش، رفتار آدمی را با خویشتن و با دیگران به بیراهه می‌برد. بر این اساس، رفتار هر فرد با خود که تلاش در جهت کسب شناخت خود نیز جزو آن است، از نظر اهمیت، برتر از هر رفتار دیگر خواهد بود؛ زیرا مطابق

1.. بحار الانوار: ج۹۴ ص۱۲۸.

2.. غرر الحکم: ح۶۲۶۴.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7370
صفحه از 327
پرینت  ارسال به