73
رفتار اخلاقی انسان با خود

تأییدکننده این معناست. در بسیاری از روایات معصومان علیهم السّلام میان رفتار صحیح و اخلاقی، و شناخت جایگاه و منزلت خویش رابطه مستقیم برقرار شده است. این قبیل روایات تصریح می‌کند که انسان از حرمت نفس برخوردار است و انسانی که از حرمت و کرامت نفس خود آگاه باشد، عزت نفس خویش را در برابر مخلوقات از بین نمی‌برد و از رفتارهایی که به تضییع حرمت، کرامت و عزت نفسش منجر می‌شود و او را در نظر همنوعانش خوار نماید پرهیز می‌کند.

چند نمونه از روایات ناظر به این مفاهیم، از نظرتان می‌گذرد:

امام کاظم علیه السلام به هشام‌ابن‌حکم می‌فرماید:

ان اعظم الناس قدرا من لا یری الدنیا لنفسه خطرا.۱

از همه مردم بلندمرتبه‌تر و عظیم‌القدرتر، کسی است که برای تمام دنیا به اندازه نفس خود ارزش قائل نیست.

این توصیه اخلاقی، از منظری دیگر بیان‌کننده آن است که انسانِ واقف به ارزش و منزلت خویش، خود را به دنیا و مواهب آن نمی‌فروشد و حاضر نیست برای دستیابی به دنیا، از حرمت انسانی خویش دست بردارد؛ حتی اگر آن موهبت دنیایی، به اندازه خودِ دنیا بزرگ باشد. همچنین کسی که از حقیقت عزت و حرمت نفس خویش به مثابه موهبتی خداداد آگاه است و خود را از آن برخوردار می‌داند، از دروغ که تضییع‌کننده عزت نفس اوست پرهیز می‌کند. ازاین‌رو از امام حسین علیه السلام نقل شده است:

الصدق عز و الکذب عجز.۲

راستگویی عزت است و دروغگویی ناتوانی.

امام علی علیه السلام نیز همت هر انسان را به اندازه منزلتی می‌داند که او برای خویش قائل است. بنابراین انسان‌های بلندهمت، انسان‌هایی هستند که بر بزرگی و عظمت قدر و منزلت خویش واقف‌اند. ازاین‌رو ایشان می‌فرماید:

قدر الرجل علی قدر همته.۳

قدر هر کس به قدر همت اوست.

1.. الکافی: ج۱ ص۱۹.

2.. تاریخ الیعقوبی: ج۲ ص۲۴۶.

3.. نهج البلاغة: حکمت ۴۷.


رفتار اخلاقی انسان با خود
72

و بیان کنیم که آیا اصطلاح «رفتار انسان با خود»، شامل «شناخت» و کسب آگاهی از نفس خود نیز می‌‌شود؟ این پرسش ازآن‌رو اهمیت دارد که اگر موضوع شناخت خویشتن را در زمره رفتارهای انسان با خویش قلمداد کنیم، درجه اهمیت بحث رفتار اخلاقی با خود را ارتقا داده‌ایم؛ چرا که با عنایت به اهمیت شناخت از نگاه صاحب‌نظران و تأکید بر آن در متون دینی، در مقایسه با اینکه موضوع شناخت را از رفتار متمایز بدانیم و آن را خارج از حوزه رفتاری انسان با خود قلمداد کنیم، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. نگارنده بر این باور است که اقدام عملی انسان برای دستیابی به معرفت نفس خویش، مهم‌ترین، حساس‌ترین و سرنوشت‌سازترین اقدام عملی، یا رفتاری است که هریک از افراد بشر می‌‌تواند با خود انجام ‌دهد. به عبارت دیگر، اگرچه معرفت و شناخت، حقیقتی مجرد است و عنوان «رفتار» بر آن صدق نمی‌کند و مفهومش با عمل و رفتار کاملاً متفاوت است، آشکار است که معمولاً علم و آگاهی خودبه‌خود به سراغ انسان نمی‌آید؛ بلکه به نظر می‌رسد اغلب آگاهی‌های حصولی انسان، معلول اقدامات اوست؛ یعنی پدیده «شناخت» غالباً مترتب بر فرایندی رفتاری است. بنابراین می‌توان نخستین حق انسان بر خود را تلاش برای شناخت کامل خویش دانست، و شناخت کامل و همه‌جانبه نفس خود را، معلول و محصول رفتاری دانست که هر کس با خود انجام می‌‌دهد.

بنابر آنچه گفتیم، فرایندی که منجر به شناخت انسان از خود می‌شود، یکی از انواع رفتارهایی است که هر کس در ارتباط با خود انجام می‌دهد. این نوع رفتارها، از جمله رفتارهای نیک و اخلاقی انسان با نفس خود به‌شمار می‌آید؛ ازاین‌رو نگارنده، شناخت خود را به اعتبار فرایندی که منجر به حصول آن می‌شود، رفتار اخلاقی انسان در ارتباط با خود دانسته است.

توضیح آنکه «شناخت»، حقیقتی مشکک و دارای مراتب است. پس آدمی در رفتاری که قصد دارد انجام دهد، به هر میزان از شناخت بیشتری برخوردار باشد، رفتار دقیق‌تر و کم‌خطاتری خواهد داشت. اگر این اصل را نظریه‌ای اثبات‌شده بدانیم، میان اندازه شناخت انسان از خود، با درستی رفتاری که با خود صورت می‌دهد، رابطه‌ای مستقیم برقرار خواهد بود؛ یعنی هر مقدار بر میزان شناخت خویش افزوده شود، رفتار کامل‌تر و پسندیده‌تری در ارتباط با خود انجام خواهد شد. سراسر متون دینی،

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7367
صفحه از 327
پرینت  ارسال به