61
رفتار اخلاقی انسان با خود

امت است! ای شیخ، خدای عزّوجلّ بندگان را مکلف ساخت تا به اختیار خود عمل کنند و آنان را نهی فرمود تا خود باز ایستند و بر کار اندک، پاداش بسیار دهد. پس همانند شکست‌خوردگان نافرمانی نشده و ناخواسته اطاعت نگردیده است. «او آسمان‌ها و زمین و موجودات میان آن دو را به باطل نیافریده؛ که این گمان کسانی است که کافر شدند؛ پس وای بر کسانی که کافر شدند از عذاب آتش».۱

علامه عسکری در شرح این حدیث و احادیث مشابهی که در تبیین قضا و قدر الهی از معصومان علیهم السّلام وارد شده، لطف و امداد خدا به بندگان در جهت افاضه وجود و سلامت جسمی و توان فکری را از جمله قضا و قدر الهی می‌داند و آن را در رفتار و گفتار انسان‌ها سرنوشت‌ساز و حیاتی می‌داند و چنین می‌‌گوید:

راستی اگر امداد الهی نبود و بندگان خدا توان جسمی و فکری خویش و امکانات آماده و مسخّر این عالم را از خدای سبحان نداشتند، نه فرد مؤمنِ ره‌یافته می‌‌توانست عمل صالح و شایسته انجام دهد، و نه کافر گمراه توان اقدام زیانبارِ فاسد را داشت. راستی اگر خداوند یک لحظه عطای خود را از انسان سلب کند، حتی اگر جزء کوچکی از آن باشد: بینایی، سلامت، عقل، و اندیشه و... چه می‌‌تواند بکند؟ بنابراین انسان هرچه می‌‌کند، به اختیار خود و به وسیله ابزاری است که خداوند به او بخشیده است. پس، انسان در انتخابْ مختار، و در اکتسابْ وامدار است. آری انسان در این عالم خودکار محض نیست، همان‌گونه که مجبور صرف نیست. نه همه کارها به او واگذار شده، و نه بر انجام کاری مجبور است، بلکه امری است میان دو امر، و این همان مشیت خدا و سنت و قانون او درباره افعال بندگان است. (وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلاً) و هرگز در سنت خدا تغییر و تبدیلی نیابی.۲

بنابراین انسان در انجام ‌دادن اعمال و رفتارش آزاد است، اما این به معنای تفویض امور به او نیست. او در پناه حمایت و لطف خدا و در شرایطی که به‌نوعی برای او محدودیت‌آفرین است انتخاب می‌‌کند و انجام می‌‌دهد؛ پس واگذارشده به

1.. كافی: ج۱ ص۱۵۵ ح۱.

2.. دراسة حول الجبر و التفویض و القضا و القدر:‌ ص۳۳، ۳۴.


رفتار اخلاقی انسان با خود
60

گفتارش کاملاً آزاد است و محدودیتی برای او دراین‌خصوص وجود ندارد. اما از نگاه شیعه، اگرچه انسان آزاد است انتخاب کند چه کاری انجام دهد یا چه کلامی بر زبان جاری کند، این آزادی مطلق نیست و برخی محدودیت‌ها آن را دربر گرفته و اجازه فراغت و رهایی مطلق را از او سلب کرده است. این محدودیت‌ها شامل وراثت، شرایط طبیعی و جغرافیایی، اوضاع خانوادگی و اجتماعی، تاریخ و عوامل زمانی است که هریک به‌نوعی می‌‌تواند در گزینش و انتخاب انسان تأثیرگذار باشد.۱ با این حال، کسی که انتخاب می‌‌کند و گاه با این محدودیت‌ها مقابله می‌کند و گاه انتخابش با آن‌ها همخوانی دارد انسان است و هیچ‌یک از این عوامل و شرایط، او را به انتخابی خاص مجبور نمی‌کند. البته باید پذیرفت که این عوامل، انتخاب را برای او دشوار می‌‌سازد و گاه تأثیر انکارناپذیر در انتخاب می‌‌گذارد؛ اما همان‌گونه که گفته شد، انتخاب‌کننده خود اوست، نه فرد دیگر.

امام حسن مجتبی علیه السلام در حدیثی گران‌بها، مسئله قضا و قدر الهی و اختیار انسان را به نقل از پدر بزرگوارش، امام علی علیه السلام، به‌خوبی تبیین فرموده است:

مردی عراقی بر امیر مؤمنان علیه السلام وارد شد و گفت: آیا خروج ما بر شامیان به «قضا و قدر» الهی است؟ امام به او فرمود: آری ای شیخ، به خدا سوگند از هیچ بلندی بالا نرفتید و در هیچ پستی فرود نیامدید مگر به قضا و قدر از خداوند! آن مرد گفت: امیدوارم رنج من نزد خدا به حساب آید.۲ امام علیه السلام به او فرمود: آهسته برو ای شیخ! شاید پنداشتی قضای حتمی و قدر قطعی را می‌‌گویم. اگر چنین باشد که ثواب و عقاب و امر و نهی و پیشگیری، باطل شده و بیم و مژده دادن بی‌معنا خواهد بود؛ نه ملامتی بر گناهکار بجا و نه ستایشی بر نیکوکار روا خواهد بود؛ بلکه نیکوکار به ملامتْ سزاوارتر از بدکردار بوده، گناهکار به نیکی شایسته‌تر از نیکوکار خواهد بود. این گفتار بت‌پرستان و دشمنان خدای رحمان و «قدری‌مسلکان» و مجوسان این

1.. انسان در قرآن: ص۳۷، ۳۸.

2.. به نظر می‌‌رسد برداشت او از سخن امام علیه السلام این بوده كه قضا و قدر، ما را مجبور به خروج كرده و ما با دشمنانمان در انتخاب رفتار خود اختیاری نداشتیم؛ پس با آن‌ها فرقی نداریم. ازاین‌رو آرزو كرد به‌سبب رنج عمل، مورد لطف خدا قرار گیرد، نه به‌سبب نوع عمل.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8383
صفحه از 327
پرینت  ارسال به