و مسئولیت اعمال و رفتارهای او را بر عهده خودش میداند. همچنین اندیشمندان و حکمای امامیه و معتزله، اختیار انسان را با ادله قرآنی، روایی، عقلی و شهودی اثبات میکنند و هرگونه شک و تردید درباره اختیار انسان را نفی و رد میکنند و هیچیک از قادریت و قاهریت، مشیت و اراده و قضا و قدر الهی را در تعارض و تنافی با وجود اختیار نمیدانند.۱
مفهوم اختیار: در تفکر شیعه، انسان از نعمت اختیار برخوردار است و بهطورکلی اعتقاد به وجود اختیار، یکی از اصول موضوع در بحث از اخلاق و نظامهای اخلاقی است. برخورداری انسان از آزادی و اختیار در رفتار و گفتار، مطابق با طبیعت اوست. یکی از اندیشمندان غربی درباره اختیار انسان و مطابقت آن با طبیعت بشر میگوید:
کلید فهم طبیعت بشر، این حقیقت است که انسان موجودی است با ضمیر آگاه. استدلال به طور خودکار در نهاد انسان عمل نمیکند. تفکر، یک جریان عمل مکانیکی نیست. ارتباطات منطقی به وسیله غریزه برقرار نمیشود. اعمال معده، ریه و قلب به طور خودکار انجام میگیرد؛ ولی ذهن و تفکر چنین نیست. در هر ساعت در هر مورد و در هر موضوع در صحنه زندگی، انسان، آزاد است فکر کند یا از فکر کردن بگریزد؛ ولی آزاد نیست از طبیعت خود فرار کند.۲
موضوع اختیار، افزون بر آنکه شهودی است و انسان آن را با وجدان درک میکند، در بخش گستردهای از آیات و روایات مطرح شده است؛ آیات و روایاتی که انسان را مسئول اعمال خود دانسته و او را مکلف کرده است در انتخاب رفتار پسندیده و ترک رفتار ناپسند اهتمام داشته باشد و اطاعت از خدا و پیامبرش را سرلوحه کارهای خویش قرار دهد. همه این آیات و روایات، گواه آزادی انسان در انجامدادن عمل، و اختیار او در گزینش یا ترک افعال است.
مختار بودن انسان، از بدیهیترین اصول اخلاقی اسلام و از محکمترین معارف و عقاید اسلامی است که باید تشابه معارف و ابهام عقاید دیگر را قبل از آنکه سبب تردید ما در این اصل محکم و قطعی شوند، به وسیله این اصل محکم و قطعی تصحیح کنیم، چرا که، سراسر قرآن شهادت میدهد که با انسان به عنوان موجودی