عبارت دیگر، هر کار نیک یا بدی که از انسان سر میزند و او تصور میکند گذشت زمان، آن را از بین میبرد، یا در همین عالم یا دستکم به آخرت منتقل میشود و انجامدهنده آن، روزی آن عمل را پیش روی خویش میبیند، با اینکه ممکن است کاملاً آن را فراموش کرده باشد. قرآن کریم نیز این اصل را اینگونه بیان میکند:
(یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أمَداً بَعِیداً وَ یحَذِّرُکمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ).۱
روزی که هر کس کارهای نیک و کارهای بد خود را در برابر خود حاضر بیند، آرزو کند که ای کاش میان او و کردار بدش فاصلهای بزرگ بود. خداوند شما را از خودش میترساند؛ و خدا به بندگانش مهربان است.
مفسران، در بحث تجسم اعمال بهتفصیل به این مطلب پرداختهاند که اعمال هر فرد حاضر میشود و مراد از احضار اعمال، اعطای پاداش نیست. برای مثال، در تفسیر نمونه در ذیل این آیه آمده است:
نمیگوید: آرزو میکند اعمال بدش نابود شود؛ زیرا میداند چیزی در جهان نابود نمیشود، بلکه آرزو میکند با آن فاصله بگیرد.۲
در این تفسیر، در ادامه مطلب آمده است:
واژه «تجد» از ماده «وجدان» (یافتن) ضد فقدان و نابودی است و کلمه «خیر» و «سوء» که به صورت نکره آمده، در اینجا مفید عموم است؛ یعنی هر انسانی در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را ـ هر چند کم باشد ـ در نزد خود مییابد.
گرچه جمعی از مفسرین اصرار دارند این آیه، و آیات مانند آن را توجیه کنند و بگویند منظور از حاضر شدن اعمال، حضور پاداش و کیفر آنهاست و یا اینکه منظور، حضور نامه عمل است که تمام اعمال آدمی، از نیک و بد در آن ثبت شده است.
ولی پیدا است که این توجیهات، با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا این آیه بهروشنی میگوید که انسان در روز رستاخیز، «خودِ عمل» را مییابد، و در ذیل آیه