مصادیقش نمیپذیرد.۱ دراینخصوص به آیاتی چون آیه شریفه (لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)۲ و برخی دیگر از آیات قرآن۳ میتوان استناد کرد که نظام تشریعی اسلام را نیز بر مبنای عدالت، و همه این امور را برخاسته از عدالتمحوری ذات مقدس پروردگار دانسته است. بنابراین، اینکه در آیات متعددی از قرآن کریم تصریح شده است خداوند به بندهای ستم روا نمیدارد، تأکیدی بر این اصل است تا بر پایبندی بندگان خدا به احکام شرعی و اخلاقی بیفزاید و مانع از بین رفتن انگیزه آنان در حوزه شریعت و اخلاق شود.
۴. اصل قدرت خدا برای پاداش
یکی دیگر از مبانی خداشناختی مرتبط با موضوع اخلاق، اعتقاد به قادر بودن خداست. قدرت و توانایی، از صفات کمال وجودی است، و خداوند که دارای همه کمالات وجودی است، دارای صفت قدرت نیز هست. اما قدرت خدا ملازم با حکمت اوست؛ یعنی هیچگاه قدرت خدا بر انجام هر کاری، باعث نمیشود عملی را بدون حکمت انجام دهد. بنابراین او عالم مطلق، قادر مطلق و حکیم علیالاطلاق است.۴
موجود قادر، ملزم به فعل یا ترک نیست. به عبارت دیگر، فاعلِ قادر کسی است که در فعل و ترک مجبور نیست، بلکه مختار است.۵ بنابراین قدرت، مساوق یا ملازم با اختیار است. نقطه مقابل فاعل قادر و مختار، موجود عاجز و ناتوان از عمل، و همچنین فاعل موجب یا مضطر است که قدرت بر ترک ندارد، و صدور فعل از او حتمی و جبری است. قرآن کریم درباره قدرت الهی میفرماید:
(اللهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أنَّ اللهَ عَلی کلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ أنَّ اللهَ قَدْ أحاطَ بِکلِّ شَیْءٍ عِلْماً)۶