(Ethics / morality) به معنای دانش صفات مُهلکه و مُنجیه و چگونگی متصف شدن و گرویدن به صفات نجاتبخش، و رها شدن از صفات هلاککننده است؛ بنابراین علم اخلاق، هم دانش بایدها و نبایدهای رفتاری و آگاهی از فضایل و رذایل اخلاقی، و هم بیانکننده شیوههای کسب خوبیها و زوال بدیهاست. به عبارت دیگر، علم اخلاق دانشی است که از انواع صفات خوب و بد و چگونگی اکتساب ویژگیهای نیکو و زدودن صفتهای ناپسند بحث میکند. موضوع علم اخلاق، عبارت است از صفات خوب و بد از آن جهت که با افعال اختیاری انسان مرتبط، و برای او قابل اکتساب یا اجتناب است. پس در علم اخلاق، ضمن آشنایی با انواع فضایل و رذایل اخلاقی، شیوهها و راههای کسب خوبیها و رفع بدیها نیز تعلیم داده میشود.
از این تعاریف میتوان نتیجه گرفت که فضایل و رذایل، موضوع محوری علم اخلاق است. اما اگر در اخلاق، از رفتار هم سخن به میان میآید، به این دلیل است که رفتارها معمولاً یا علت ایجاد ویژگی اخلاقی میشوند، یا حکایتکننده از اخلاق صاحب رفتارند. دراینباره در بحث رابطه اخلاق با رفتار، بیشتر سخن خواهیم گفت.
ح ـ رفتار اخلاقی
بحث از رفتار اخلاقی، همانگونه که از عبارت آن پیداست، ناظر به مباحث رفتاری است. بخش مهمی از علم اخلاق، درباره اخلاق رفتاری است که از آن به «اخلاق عملی» در مقابل «اخلاق نظری» تعبیر میکنند. ازاینرو به نظر میرسد مباحث کاربردی، و اخلاق عملی مربوط به رفتار انسان در ارتباط با خودش، موضوعی است که باید آن را پی بگیریم؛ اما آشکار است که برای طرح مباحث اخلاق عملی در ارتباط با رفتارِ انسان با خود، ناگزیر خواهیم بود مبانی نظری رفتار اخلاقی با خویش را نیز ترسیم و تبیین کنیم تا در سایه آن مبانی نظری، بتوانیم راهکارهای اخلاق عملی در این حوزه را بهدست آوریم. اما توجه به چند نکته مهم درباره رفتار اخلاقی، برای اشراف بهتر بر موضوع پژوهش، ضروری است:
۱. رفتار اخلاقی، رفتاری است که از اراده و اختیار فاعل آن برخاسته باشد؛ زیرا اگر فاعل، رفتاری را بیاختیار یا با اکراه و اجبار انجام دهد، سزاوار هیچ مدح یا ذمّی به سبب انجامدادن عملش نیست. بهطورکلی، در اخلاق فقط به رفتارهای اختیاری پرداخته میشود؛ رفتارهایی که گاه از آن به «رفتارهای غیربازتابی» یا «کنش»