فیما اکتسب لها و علیها فی لیلها و نهارها:۱
چقدر شایسته است که انسان ساعتی برای خود داشته باشد، که هیچ چیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت، محاسبه خویش کند و بنگرد چه کاری به سود خود انجام داده و چه کاری به زیان خود، در آن شب و در آن روز.
به نظر میرسد مقصود از اختصاص ساعتی که فراغت به طور کامل حاصل باشد، ساعتی در شبانهروز است. شاهد این برداشت، روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام است که میفرماید:
حق علی کل مسلم یعرفنا، ان یعرض عمله فی کل یوم و لیلة علی نفسه، فیکون محاسب نفسه، فان رای حسنة استزاد منها و ان رای سیئة استغفر منها لئلا یخزی یوم القیامة:۲
بر هر مسلمانی که معرفت ما را دارد، لازم است اعمال خود را در هر روز و شب، بر خویشتن عرضه بدارد، و حسابگر نفس خود باشد؛ اگر حسنهای مشاهده کرد، برای افزودن آن کوشش کند، و اگر سیئهای ملاحظه کرد، از آن استغفار کند، مبادا روز قیامت رسوا شود.
همین معنا از امام کاظم علیه السلام به گونه دیگر روایتشده است، آن هنگام که فرمود:
یاهشام لیس منا من لم یحاسب نفسه فی کل یوم فان عمل حسنة استزاد منه و ان عمل سیئا استغفر الله منه و تاب:۳
کسی که هر روز به حساب خویش نرسد از ما نیست؛ اگر کار خوبی انجام داده از خدا توفیق فزونی طلبد]و خدا را بر آن سپاس گوید[و اگر عمل بدی انجام داده استغفار کند و به سوی خدا برگردد و توبه کند.
بنابراین بهترین فاصله زمانی برای محاسبه نفس آن است که در کنار مراقبت همیشگی در هر شبانهروز، یکبار در وقت خلوت و فراغت، رفتار روز خویش را محاسبه کنیم.