257
رفتار اخلاقی انسان با خود

یابد. از سوی دیگر، هر اندازه کنترل بر نفس کمتر باشد، قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب رفتار کمتر خواهد شد. پس کسی که تابع هواهای نفسانی و غرایز شهوانی خویش است، قدرت کنترل کمتری داشته، اسیر هوای نفس بودن، درباره او صادق است، یا می‌توان گفت هوای نفس خویش را مولا و معبود خود قرار داده و تابع تمایلات آن است.۱

این سخن نه فقط در آموزه‌های دینی تأیید شده است، بلکه برخی روان‌شناسانِ سرشناس نیز بر آن صحه گذاشته و الگوی افزایش توان خویشتن‌داری را «الگوی آزادی» نام گذارده‌اند.۲

این اعتقاد که در پی ارضای هواها و هوس‌های خود بودن، به منزله آزادی است، از نظر دین، اندیشمندان و صاحب‌نظران علوم جدید مردود است. دانیل گلمن در کتابش، ناتوانی از کنترل غرایز و هواهای نفسانی را با تعبیر مذمت‌آلود «برده هوس» بودن یاد کرده و فصلی را با عنوان «بردگان هوس» نگاشته و در آغاز آن آورده است: «حس تسلط بر نفس خود، یعنی توانایی مقاومت در مقابل طوفان‌های هیجانی که سرنوشت برپا می‌دارد، به جای ”برده هوس" بودن، از زمان سقراط به عنوان صفتی پسندیده مطرح بوده است».۳

در زمینه لزوم کنترل نفس، میان دین و روان‌شناسی اتفاق نظر وجود دارد و هیچ‌یک به سرکوبی مطلق هواها و خواهش‌های نفس و هیجانات درونی قایل نیستند؛۴ اما به نظر می‌رسد تفاوت در نوع حدودی است که هریک برای کنترل نفوس تعیین می‌کنند، که باید در جای خود بررسی شود.

1.. (أ رَأیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ) (فرقان:۴۳)؛ (فَإِنْ لَمْ یسْتَجیبُوا لَک فَاعْلَمْ أنَّما یتَّبِعُونَ أهْواءَهُمْ وَ مَنْ أضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ) (قصص: ۵۰)؛ (أ فَرَأیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أ فَلا تَذَكَّرُونَ) (جاثیه: ۲۳)؛ (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ) (نساء: ۱۱۱)، (فَإِنْ لَمْ یسْتَجِیبُوا لَک فَاعْلَمْ أنَّما یتَّبِعُونَ أهْواءَهُمْ وَ مَنْ أضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ) (بقره: ۲۱۹).

2.. ر.ک: آندرو اِ. ساپینگتون، بهداشت روانی ترجمۀ حمیدرضا حسین‌شاهی براواتی، نشر روان، تهران ۱۳۷۹ص۸۳.

3.. هوش هیجانی: ص۸۹.

4.. ر.ک: هوش هیجانی ص۸۹.


رفتار اخلاقی انسان با خود
256

نتیجه این بیان این است که در جهاد انسان با نفس خود، برخلاف جهاد بیرونی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از آن به «جهاد اصغر» تعبیر کرده‌اند، هدفْ کشتن نفس نیست، بلکه تسلط یافتن و غلبه کردن بر آن است.

توجیه دوم، شاید ناظر به مرحله دشوارتر است. به عبارت دیگر، مجاهده با نفس به مفهوم مخالفت با چیزی است که نفس به آن میل دارد؛ اگرچه حلال و مباح باشد. در این مبارزه، در برآورده کردن نیازهای طبیعی از راه حلال نیز سختگیری و به حداقل اکتفا می‌شود و یک مرحله بالاتر از کنترل نفس به ‌شمار می‌رود. عرفای مسلمان و متصوفه، این مبارزه را در مراحل سیر و سلوک، به منزله یکی از مراحل یا اقداماتْ ضروری می‌دانند و تنها راه موفقیت سالک برای رسیدن به مدارج کمالیه را مبارزه با نفس تعریف می‌کنند.

رابطه کنترل نفس با آزادی

برخی انسان را اسیر «جبر» می‌دانند و برای او اختیاری در انتخاب رفتارهایش قایل نیستند. گروهی دیگر او را آزاد و صاحب‌اختیار می‌دانند، یا مفهوم انسان را در گرو آزاد بودن او می‌دانند. گروهی خویشتن‌داری یا کنترل نفس را به محدود شدن آزادی تفسیر کرده، مانع آزادی بشر می‌دانند. در آموزه‌های دینی، میان کنترل نفس با آزادی انسان رابطه تساوی برقرار است. به هر اندازه کنترل فرد بر تمایلات نفسانی و غرایز طبیعی خویش بیشتر باشد، بر میزان آزادی و قدرت انتخاب رفتارهایش افزوده خواهد شد. پس افزایش کنترل نفس، به معنای افزایش آزادی انسان خواهد بود. این معنا از متونی که انسانِ پیرو هواهای نفسانی را اسیر معرفی می‌کند، نتیجه‌گیری شده است.

به‌طورکلی قدرت کنترل رفتار، یعنی قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب رفتار؛ که همان آزادی است. این آزادی هنگامی بیشتر خواهد شد که قدرت کنترل افزایش

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8651
صفحه از 327
پرینت  ارسال به