255
رفتار اخلاقی انسان با خود

حل تعارض ظاهریِ روایات

بخش وسیعی از روایات به‌یادگارمانده درباره نفس، ناظر به ضرورت، اهمیت و فضیلت مجاهده با نفس و مقابله و مبارزه با آن است، که در مفهوم، با کنترل نفس تفاوت زیادی دارد. اکنون پرسش این است که بین مفهوم کنترل نفس و روایات مربوط به جهاد با نفس و مخالفت با آن چگونه می‌توان جمع کرد؟

در پاسخ باید گفت برای تعبیر جهاد و مبارزه با نفس، در روایات دو توجیه قابل ذکر است: نخست آنکه همان‌گونه که پیش‌تر بیان شد، نفس انسان همواره در پی رهایی و بی‌قیدی و خواستار نیل به هر لذتی، از هر راه ممکن است. نفس، صاحب خود را به سوی ارضای تمایلات نفسانی و شهوات حیوانی، جسمانی و مادی فرا می‌خواند و خواستار نادیده گرفتن خطوط قرمز شرعی، اخلاقی و قانونی است. ازاین‌رو اگر کسی بخواهد نفس خویش را تحت کنترل خویش درآورد و عقل را بر آن حاکم کند و به تعبیر روایات، بر آن لجام زند، باید با خواسته‌های بی حد و حصر آن مخالفت کند، که همان مجاهده و مخالفت است. پس روایات مجاهده با نفس، در حقیقت ناظر به حرکت نخست انسان پیش از غلبه یافتن بر نفس است؛ چرا که در مسیر کنترل نفس، ابتدا مجاهده و مقابله با نفس رخ می‌دهد و استمرار مقابله و مجاهده، به غلبه کامل بر نفس و به کنترل درآوردن آن منجر خواهد شد. ازاین‌رو در روایتی مشهور، پیامبر صلی الله علیه و اله پس از پایان پیروزی بر دشمن، به یاران خود آفرین گفته، سپس آن‌ها را به جهاد اکبر فرامی‌خواند. در این حدیث شریف، جهاد اکبر به مفهوم وادار کردن نفس به اطاعت از خدا معنا شده است: المجاهد من جاهد نفسه فی طاعة الله عزّ و جلّ:۱ مجاهد کسی است که در راه اطاعت از خداوند، با نفس خویش مبارزه کند.

همچنین امام علی علیه السلام نتیجه جهاد با نفس را تملک آن دانسته است که به‌خوبی بیانگر آن است که مقصود از جهاد با نفس، تسلط بر آن و اسیر تمایلات آن نبودن است.۲ پیامبر صلی الله علیه و اله شدت عمل بر نفس را غلبه بر آن دانسته، می‌فرماید: «الشدید من غلب نفسه؛۳ نیرومند کسی است که بر نفس خویش پیروز شود».

1.. احیاء علوم الدین: ج۳ ص۸۴.

2.. عیون الحکم و المواعظ: ص۱۰۷.

3.. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۷۸ ح۵۷۸۷.


رفتار اخلاقی انسان با خود
254

رحم الله امرء الجم نفسه عن معاصی الله بلجامها و قادها الی طاعة الله بزمامها.۱

خدا بیامرزد مردی را که نفسش در انجام گناه مهار کند و آن را به فرمانبرداری خدا وادار سازد.

بدیهی است لجام زدن بر نفس سرکش و در اختیار گرفتن آن، گاه به مفهوم ممانعت کردن خویش از ارتکاب گناه است و گاه به معنای تغییر مسیر دادن از گناه به سوی طاعت، یا دست‌کم فعل مباح. بنابراین واداشتن نفس به صبر در برابر گناه تا فراهم آمدن امکان اشباع برخی خواسته‌های نفس از راه حلال، یکی از مصادیق کنترل نفس به ‌شمار می‌آید. ازاین‌رو برخی روان‌شناسان، توانمندیِ به تأخیر انداختن خواسته‌های دل را نمونه‌ای از خودکنترلی دانسته‌اند.۲

امام علی علیه السلام، غلبه بر نفس را به معنای ترک گناه دانسته، می‌فرماید:

غالبوا انفسکم علی ترک المعاصی یسهل علیکم مقادتها الی الطاعات.۳

بر ترک گناه بر نفس خویش غلبه کنید تا کشاندن آن به سوی طاعات آسان شود. ایشان در حدیث دیگری می‌فرماید:

طوبی لمن غلب نفسه و لم تغلبه و ملک هواه و لم یملکه.۴

خوشا بر آن که بر نفس خویش پیروز شده، مالک هوای نفسش شود.

نتیجه آنکه مقصود از کنترل نفس، برخوردی صحیح با تمایلات و غرایز نفسانی و اشباع آن از راه‌های صحیح و شرعی است و سرکوب هواها و غرایز نفسانی را به صورت مطلق، هیچ دینی تأیید یا توصیه نکرده است. اندیشمندان غیرمسلمان نیز به همین مطلب اعتراف کرده‌اند. دانیل گلمن هدف از تسلط بر نفس را تعادل هیجان‌ها ـ و نه سرکوب آن ـ به ‌شمار آورده، می‌گوید: «هدف، دستیابی به تعادل است، نه سرکوب کردن هیجان‌ها. هر احساسی در جای خود ارزش و اهمیت خاص خود را دارد. زندگی بدون شور و احساسات، به زمین بایر سنگینی می‌ماند که سرشار از بی‌حاصلی است و از غنای زندگی بریده و مجزا گردیده است».۵

1.. مستدرک الوسائل: ج۱۱ ص۲۵۵ ح ۱۲۹۱۷.

2.. آموزش رفتار، رفتار اجتماعی و قانون‌پذیری به کودکان: ص۱۷.

3.. مستدرک الوسائل: ج۱۱ ص۳۳۸ ح ۱۳۲۰۸.

4.. عیون الحکم و المواعظ: ص۳۱۳.

5.. همان.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7142
صفحه از 327
پرینت  ارسال به