251
رفتار اخلاقی انسان با خود

راه رسیدن به حق کدام است؟ فرمود: هجرت از نفس. پرسید: راه پیروی از حق کدام است؟ فرمود: عصیان نفس. پرسید: راه یاد حق چیست؟ فرمود: فراموشی نفس. پرسید: راه نزدیکی به حق کدام است؟ فرمود: دوری از نفس. پرسید: راه أنس با حق کدام است؟ فرمود: وحشت از نفس. پرسید: چگونه به این امور دستیابم؟ فرمود: با یاری خواستن از خداوند علیه نفس.۱

بر اساس برخی متون دینی، هر آنچه در ضمیر انسان به حکم عقل به مخالفت برمی‌خیزد و راه عقل را نمی‌پسندد، نفس خوانده می‌شود. این متون درون انسان را صحنه نبرد لشکریان عقل با لشکریان نفس تصویر کرده است؛ منشأ نیرومندی عقل را دانش و شناخت می‌داند و پشتیبان نفس را جهالت و نادانی معرفی می‌کند. به همین دلیل بزرگ‌ترین دشمن سعادت بشر را در اغلب موارد، نفس دانسته و گاه جهالت را دشمن او معرفی می‌کند. برای مثال، نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و اله درباره نفس فرمود:

صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله.۲

دوست هر کس عقل او و دشمن او نادانی‌اش است.

همچنین از آن حضرت روایت شده است:

اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک.۳

دشمن‌ترین دشمن تو نفس توست که در پیش رویت هست.

امام علی علیه السلام می‌فرماید:

لا عدو أعدی علی المرء من نفسه.۴

هیچ دشمنی بر شخص، دشمن‌تر از نفس او نیست.

1.. مستدرک الوسائل: ج۱۱ ص۱۳۸ ح۱۲۶۴۳. دخل على رسول الله صلی الله علیه و اله رجل اسمه مجاشع، فقال: یا رسول الله، كیف الطریق إلى معرفة الحق؟ فقال صلی الله علیه و اله: معرفة النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى موافقة الحق؟ قال: مخالفة النفس، فقال: یا رسول الله فكیف الطریق إلى رضاء الحق؟ قال صلی الله علیه و اله: سخط النفس فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى وصل الحق؟ فقال صلی الله علیه و اله: هجرة النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى طاعة الحق؟ قال: عصیان النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى ذكر الحق؟ قال صلی الله علیه و اله: نسیان النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى قرب الحق، قال صلی الله علیه و اله: التباعد من النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى أنس الحق؟ قال صلی الله علیه و اله: الوحشة من النفس، فقال: یا رسول الله، فكیف الطریق إلى ذلك؟ قال صلی الله علیه و اله: الاستعانة بالحق على النفس.

2.. المحاسن: ج۱ ص۱۹۴ح۱۲؛ الکافی: ج۱ص۱۱ح ۴.

3.. عوالی اللآلی: ج۴ ص۱۱۸ ح۱۸۷.

4.. مستدرک الوسائل: ج۱۱ ص۱۴۰ ح۱۲۶۴۹.


رفتار اخلاقی انسان با خود
250

بالقوه است. ارزش‌های انسانی او در زمینه وجودش‏ بالقوه موجود است و آمادة روییدن و رشد یافتن. انسان از نظر روحی و معنوی یک مرحله از مرحله بدنی عقب‏تر است. جهازات بدنی‌اش در رحم وسیله عوامل دست‌اندرکار آفرینش ساخته و پرداخته می‏شود، ولی جهازات روحی و معنوی و ارکان شخصیتش در مرحله بعد از رحم باید رشد داده شود و پایه‌گذاری گردد. ازاین‌رو می‏گوییم هر کس خود بنا و معمار و مهندس شخصیت خود است. قلم تصویرکننده و نقاش خلقت شخصیت انسان]برخلاف شخص او[به دست‏ خودش داده شده است.۱

وی در ادامه دیدگاه اگزیستانسیالیسم را که بین ماهیت و وجود انسان جدایی انداخته است، به‌نوعی تأیید کرده، تفسیر صحیح آن را در همین بیان خود می‌داند و معتقد است ملاصدرا نیز که معتقد بود انسان نوع نیست بلکه انواع است، یا هر فرد در هر روز ممکن است نوعی باشد غیر از نوعی که در روز قبل بوده، همین مطلب را تأیید کرده است. وی در پایان می‌گوید:

از اینجا روشن می‏شود که انسان زیست‌شناسی، انسان بیولوژیکی، ملاک انسانیت نیست. انسان زیست‌شناسی تنها زمینه انسان‏ واقعی است و به تفسیر فلاسفه، حامل استعداد انسانیت است نه خود انسانیت؛ و هم روشن می‏شود که بدون اصالت روح، دم از انسانیت زدن‏ معنی و مفهوم ندارد.۲

پس همان‌گونه که اشاره شد، کلید تحقق انسانیت خویش در مخالفت با نفس و تسلط بر آن پنهان شده و بر اساس آنچه در متون قرآنی و روایی وارد شده، فقط از این ‌طریق می‌توان به گوهر انسانیت دست یافت و به آن هدفی که خداوند برای آفرینش انسان در نظر گرفته نزدیک شد. ازاین‌رو نوع تعامل انسان با نفس اماره خویش، به اندازه‌ای در سعادت و شقاوت او تأثیرگذار است که در حدیث شریفی آمده است:

مردی به نام مجاشع به خدمت پیامبر صلی الله علیه و اله رسید و از آن حضرت پرسید: ای رسول خدا، راه شناخت حق چیست؟ آن حضرت فرمود: شناخت نفس. پرسید: راه موافقت با حق کدام است؟ فرمود: مخالفت با نفس. پرسید: راه دستیابی به خشنودی حق کدام است؟ فرمود: ناخشنود ساختن نفس. پرسید:

1.. همان: ص۶۶ ـ ۶۸.

2.. همان: ص۶۸‌، ۶۹.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8423
صفحه از 327
پرینت  ارسال به