شایسته و پسندیده، نفس آدمی را به خُلقیات نیکو متلبس میکند، که یکی از مهمترین اهداف ادیان آسمانی و پیامبران الهی همین بوده است؛ آنگونه که پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله در جملهای کوتاه آن را بهصراحت بیان کرده و فلسفه بعثت خود را کامل کردن مکارم و ارزشهای اخلاقی دانسته است.۱ همچنین انجامدادن رفتارهای زشت و ناپسند میتواند از وجود ویژگی اخلاقی متناسب با آن رفتار در ضمیر فاعل آن حکایت کند، و تکرار این قبیل رفتارها و اصرار بر آنها موجب شکلگیری آن صفت اخلاقی ناپسند در نهاد آدمی شود.
اکنون این پرسش مطرح است که رفتارهای اخلاقی که ممکن است موجب ایجاد مکارم اخلاق در ضمیر انسان شود یا برخاسته از مکارم اخلاقی باشد و موجب تقویت و استحکام آن مکارم اخلاق در ضمیر او گردد کدام است؟
در این فصل تلاش شده است مهمترین رفتارهایی که در جهت اصلاح رابطه انسان با خود و برقرار کردن تعاملی سازنده با خویش مؤثر و کارآمد است بررسی شود تا از این طریق، تعاملاتی که آثار ناشایستی در وجود انسان در پی دارد نیز شناخته شود. پیش از پرداختن به مصادیق رفتارهای یاد شده، توجه به چند نکته ضروری است:
۱. پیشتر اشاره کردیم که رفتارهای اختیاری انسان با خود، که از آن به «رفتارهای درونشخصی» یاد میشود، همواره از سنخ رفتارهای بیرونی که در خارج واقع میشوند نیستند. چه بسیار رفتارهایی که انسان با اختیار خود انجام میدهد، اما هیچ گونه نمود خارجی ندارد؛ مانند فکر کردن و اراده انجام کار. استاد مصباح یزدی در این خصوص میگوید:
فعل اختیاری منحصر به افعال قصدی و ارادی و نیز افعال خارجی نیست؛ بنابراین افعالی نیز که میتوانند متصف به حسن و قبح شوند و در محدوده علم اخلاق و کاوشها و ارزشهای اخلاقی قرار گیرند، منحصر به افعال خارجی و کارهای ارادی نخواهند بود، بلکه میتوانند افعالی باشند کاملاً درونی مثل فکر کردن، توجه کردن، و شامل همه کارهای اختیاری انسان میشود، اعم از اینکه ارادی