243
رفتار اخلاقی انسان با خود

در متون روایی هست که به بیان درمان مصادیق بیماری‌ها اشاره کرده و خواص دارویی بسیاری از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها در آن آمده است. کثرت این دسته از روایات که در برخی کتب خاص همچون طب الائمة جمع شده است، حکایت از این می‌کند که اسلام نه فقط به لزوم درمان بی‌توجه نیست، بلکه اهتمام ویژه‌ای به درمان بیماری داشته، برای سلامت جسم همچون سلامت روح، جایگاه ویژه‌ای قایل است.

البته در توصیه‌های پیشوایان علیهم السّلام به این نکته تصریح شده است که برای درمان بیماری‌ها عجله نشود و تا زمانی که بدن توان مقابله با بیماری و دفع آن دارد، از داروهای بیرونی استفاده نشود و این فرصت به بدن داده شود تا بدون دارو با بیماری مقابله کند؛۱ اما این به معنای ترک درمان نیست، بلکه به معنای کمک به مقاوم‌سازی بیشتر بدن و توانمندسازی جسم برای مقابله با انواع بیماری‌هاست. بنابراین اگر کسی درمان بیماری خود را به‌کلی نادیده گرفته، علی‌رغم ضعف مفرط بدن، برای مداوای بیماری‌اش اقدام نکند، نکوهش خواهد شد و رفتارش از نظر عقلی و نقلی پسندیده نیست و چه بسا به‌سبب کوتاهی در درمان خویش، مورد مؤاخذه الهی قرار گیرد. علامه مجلسی در بحارالانوار حدیث دیگری از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل می‌کند که در آن آمده است: تعالجوا و لا تتکلّموا... وی سپس در پاورقی می‌نویسد به نظر می‌رسد واژه «تتکلموا» تصحیف‌شده «تتکلوا» است؛ یعنی خود را معالجه کنید و درحالی‌که معالجه را ترک کرده‌اید، به خدا توکل نکنید.۲

۲. رفتار اخلاقی مربوط به روح و روان

در فصل دوم، به ذکر مبانی خداشناختی و هستی‌شناختی پرداختیم و گفتیم که آدمی دارای اختیار و تغییرپذیر است. او می‌تواند با رفتارش سجایای اخلاقی و صفات پسندیده را در خود پدید آورد و ملکه رفتارهای شایسته را در ضمیر خویش نهادینه سازد، یا صفات رذیله را در نفس خود پی ریزد و به عنوان انسانی برخوردار از ویژگی‌های ناپسند، به جامعه معرفی شود. به عبارت دیگر، اهتمام به رفتارهای

1.. ر.ک: میزان الحکمة: ج۴ ص۱۷۸۶ روایات عنوان «التسرع فی تناول الدواء».

2.. بحار الانوار: ج۶۲ ص۷۱ ح ۲۵: الظاهر انه تصحیف و انه ”ولا تتکلوا" من الاتکال ای لا تترکوا الداء بلا علاج.


رفتار اخلاقی انسان با خود
242

که عمل آن بر بدن مانند عملش بر درخت است، که اولش می‌سوزاند و آخرش می‌رویاند.

این متون که فقط بخش اندکی از توصیه‌های پیشوایان دین در توجه به سلامت جسم است، در درجه اولْ متون فقهی دین نیست، بلکه از توصیه‌ها و دستورهای اخلاقی دین به‌شمار می‌آید و پایبندی به آن به منزله رعایت حقوق جسم خویش است.

۳. درمان

شاید کمتر کسی باشد که به درمان بیماری‌های خود نیندیشد و برای درمان خویش هنگام بیماری اقدام نکند؛ گرچه ممکن است اقدام افراد با یکدیگر متفاوت باشد و برخی با پرهیز و امساک، و برخی با دارو، به درمان بیماری اهتمام کنند. بی‌تردید اگر بیماری نادیده گرفته و به حال خود واگذاشته شود، اقدامی پسندیده نخواهد بود و فاعل این رفتار مورد نکوهش و سرزنش عقلای قوم قرار خواهد گرفت. آموزه‌های دینی نیز این رفتار را تأیید نمی‌کند و بر ضرورت درمان تأکید کرده است. در حدیث شریفی از امام ششم علیه السلام نقل شده است که یکی از پیامبران خدا بیمار شد، با خود گفت: «خود را درمان نمی‌کنم تا همو که بیمارم کرده، شفایم دهد». خداوند به او خطاب فرمود:

لا أشفیک حتی تتداوی، فإنّ الشفاء منّی.۱

تا خود را درمان نکنی، شفایت نمی‌دهم؛ چون شفا دادن از من است.

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نیز در توصیه به درمان بیماری‌ و بسته نبودن راه درمان چنین روایت شده است:

یا أیها الناس تداووا فإن الله تعالی لم یَخلق داءً الا خلق له شفاءً الا السام؛ و السام الموت.۲

ای مردم خود را مداوا کنید؛ زیرا خداوند تعالی هیچ دردی را نیافریده است مگر آنکه برای درمان آن دارویی قرار داد، مگر مرگ.

افزون بر روایاتی که گذشت و برخی روایات مشابه دیگر، احادیث بسیاری

1.. میزان الحکمة: ج۴، ص۱۷۸۶، ح۶۱۴۵؛ مکارم الاخلاق: ج۲ص۱۸۰ح۲۴۶۵.

2.. کنز العمال: ۲۸۰۸۸؛ ر.ک: سنن ابی داود: ج۲، جزء ۴، ص۳؛ سنن ترمذی: ج۴ ص۳۸۳ ح۲۰۳۸.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7234
صفحه از 327
پرینت  ارسال به