میشود افعال (و ویژگیهایش) بدون فکر و تأمل و به صورت ملکه از او صادر شود.۱ همچنین در تعریف دیگری چنین آمده است که اخلاق، آن صفات فطری یا اکتسابی است که در وجود انسان استقرار یافته و در نوع سلوک خوب و بدِ انسان دارای اثر است و برخی از این خُلقیات، پسندیده و برخی ناپسند است.۲ ابوعلی مسکویه در این خصوص مینویسد: «الخلق حال للنفس داعیة لها إلی أفعالها من غیر فکر و لا رویة...».۳
البته مراد از «حال» در این عبارت، همان «ملکه» است؛ همچنان که در چند سطر بعد به این لفظ تصریح میکند و از خود این عبارت نیز مشخص است.
علامه مجلسی، در تعریف اخلاق میگوید: «الخلق بالضم ملکة للنفس یصدر عنها الفعل بسهولة...».۴
فیض کاشانی اخلاق را اینگونه تعریف میکند: «الخلق عبارة عن هیئة راسخة فی النفس تصدر عنها الافعال بسهولة و یسر من غیر حاجة الی فکر و رویة...».۵
در تعریف بستانی ـ به نقل از عالمان اخلاق ـ آمده است: «الخلق فی عرف العلماء ملکة تُصدر بها النفسُ الافعال بسهولة من غیر تقدم فکر و رویة و تکلّف...».۶
ملاصدرا نیز در تعریف خود از واژه «خُلق» مینویسد:
الخلق ملکة یصدر بها عن النفس أفعال بالسهولة من غیر تقدم رویة و لیس الخلق عبارة عن القدرة علی الأفعال لأن القدرة نسبتها إلی الضدین واحدة کما سبق ـ و لیس أیضا عبارة عن نفس الفعل لأنه عبارة عن کون النفس بحال یصدر عنها الصناعة ـ من غیر رویة کمن یکتب شیئا و لا یروی فی کتبة حرف حرف.۷
1.. التعریفات: ص۱۰۴؛ تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق: ص۵۱.
2.. الأخلاق الإسلامیة و اسسها: ج۱ ص۷؛ «صفة مستقرة فی النفس فطریة او مكتسبة ذات آثار فی السلوک محمودة او مذمومة، فالخلق منه ما هو محمود و منه ما هو مذموم».
3.. تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق: ص۳۶؛ ر. ک: الحقائق فی محاسن الاخلاق: ص۵۴.
4.. بحار الانوار: ج۶۷ باب ۵۹، ص۳۷۲، ذیل حدیث ۱۸.
5.. الحقائق فی محاسن الاخلاق: ص۵۴؛ المحجة البیضاء: ج۵ ص۹۵.
6.. محیط المحیط: ص۲۵۱؛ ر. ک: اخلاق ناصری: ص۱۰۱؛ جامع السعادات: ج۱ ص۲۲.
7.. الحكمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة: ج۴ ص۱۱۴.