231
رفتار اخلاقی انسان با خود

معمولاً، یا کمال یکی دربردارنده کمال دیگری است، یا از کمال دیگری حکایت می‌‌کند. بنابراین اگرچه ما در صدد تبیین مصادیق رفتار اخلاقی انسان با خود بر اساس آموزه‌های اسلامی هستیم، بی‌تردید کسی که بتواند رفتاری اخلاقی و مبتنی بر تعالیم اسلامی با خود داشته باشد، رفتارش با خالق خویش و همچنین با همنوعان و طبیعت حیوانی و نباتی نیز اصلاح خواهد شد یا دست‌کم، اشکالات کمتری خواهد داشت.

بر این اساس، رفتارهای اخلاقی درون‌شخصی را در دو حوزه می‌توان به بحث گذاشت: نخست، «اقسام رفتارهای اخلاقی درون‌شخصی» و دیگری «مصادیق رفتارهای اخلاقی». رفتارهای اخلاقی درون‌شخصی با خود را نیز از منظری می‌توان به «رفتارهای مربوط به جسم» و «رفتارهای مربوط به روح و روان» تقسیم کرد.

در این بخش خواهیم کوشید رفتارهای انسان با خود را در دو دسته «رفتارهای مربوط به جسم» و «رفتارهای مربوط به روح و جان» بررسی کنیم.

۱. رفتار اخلاقی انسان با جسم خود

پیش از آغاز سخن در موضوع رفتارهای اخلاقی انسان در ارتباط با جسم خویش، توجه به دو نکته سودمند است: نخست آنکه شاید برای هر خواننده‌ای در آغاز این پرسش مطرح شود که تعامل انسان با جسم خویش و اصلاح رفتار او در این حوزه، به بهداشت و علوم پزشکی ارتباط دارد و اخلاقی دانستن این امور و نسبت دادن آن به مسائل اخلاقی توجیه‌شدنی نیست؛ اما حقیقت آن است که جسم انسان به منزله


رفتار اخلاقی انسان با خود
230

در این کلام، به‌خوبی بیان شده ‌است که نفس اماره انسان حقی بر انسان ندارد؛ چرا که آن نفس هرگز به خیر دعوت نمی‌کند تا بتوان دست‌کم بخشی از خواسته‌های آن را ادا کرد؛ اما اعضا و جوارح حقوقی دارند که ادای آن‌ها وظیفه و تکلیف انسان دانسته شده است. البته حقی که نفس به معنای حقیقت و وجود آدمی بر خودش دارد، فقط سوق‌دادن آن به سمت کمالات برای نیل به سعادت ابدی است. ازاین‌رو در متن نقل‌شده از امام سجاد علیه السلام ابتدا به آن حق اساسی تصریح شده و رعایت حقوق اعضا و جوارح نیز در همان جهت دانسته شده است. بنابراین خیرخواه خود بودن به آن است که حقوق مرتبط با خود را شناخته و در جهت ادای آن حقوق گام برداریم. این حقوق، همان رفتارهایی است که هر فرد باید در ارتباط با خود انجام دهد.

اقسام رفتارهای انسان با خود

در فصول گذشته گفتیم بسیاری از اندیشمندان اذعان دارند که معرفت و شناخت نفس، زیربنای اصلاح رفتار در همه حوزه‌های ارتباطی انسان است. شناخت نفس نه فقط رفتار انسان با خویشتن را اصلاح می‌‌کند، بلکه موجب شناخت خدا و در نتیجه موجب اصلاح رابطه و تعامل انسان با خداوند نیز خواهد شد. از سوی دیگر، ازآنجاکه یکی از زیرشاخه‌های شناخت خود، شناخت انسان است، برای شناخت خود در واقع باید انسان را نیز بشناسد. ازاین‌رو، با شناخت خود، رابطه با همنوعان نیز اصلاح شده، در نتیجه تعامل با آن‌ها بر اصول و معیارهای اخلاقی استوار خواهد شد.

بنابراین می‌‌بینیم که معرفت نفس، همانند تنه درختی است که از آن، دو شاخه می‌‌روید. یکی از آن دو شاخه، ترسیم‌کننده «رفتارهای درون‌شخصی» است و دیگری به «رفتارهای برون‌شخصی» شکل می‌‌دهد. از شاخه اخیر، سه شاخه فرعی دیگر می‌‌روید که متضمن تبیین و اصلاح رابطه انسان با خدا، همنوعان و طبیعت است. آنچه از این مختصر می‌‌توان نتیجه گرفت این است که اولاً چگونگی رفتارهای هر کس در حوزه‌های گوناگون رفتاری، نماینده میزان شناخت و معرفت او درباره خود است. (از کوزه همان برون تراود که در اوست)؛ ثانیاً رابطه انسان با نفس خویش و رابطه او در حوزه‌های سه‌گانه دیگر، همچون حلقه‌های به‌هم پیوسته‌ای است که

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7139
صفحه از 327
پرینت  ارسال به