نتواند انسانها را با خود آشنا سازد و شایستگیها و بایستگیها را به آنها گوشزد کند، ارزش نخواهد داشت.۱
به هر تقدیر باید خیرخواه خود بود و سپس چگونگی رفتار خیرخواهانه با خود را نیز فراگرفت. به این منظور، باید بر اساس آنچه خالق حکیم در مصلحت و سعادت بشر بیان کرده رفتار کنیم تا حقیقتاً در حق خویش خیرخواهی کرده باشیم؛ چرا که او مصلحت، کمال و سعادت مخلوق خویش را بهتر میشناسد و خیر او را از هر کس دیگر بهتر تشخیص میدهد؛ دانا به آشکار و نهان است و بینیاز از هر نیاز؛ نه به امری جاهل است و نه به منفعتی نیازمند، تا به دلیل جهل یا نیاز نخواهد یا نتواند راه صواب را به بندگانش نشان دهد و خواسته یا ناخواسته آنان را به خطا و انحراف اندازد. پس کسی که خیرخواه خود است و نیاز و وابستگی خویش را درک کرده است، در تبعیت از خداوند برای دستیابی به سعادت خویش تردید نمیکند.
اما بر اساس تعالیم آسمانی، نفس انسان دارای سه رتبه و درجه است: درجه نخست یا پایینترین درجه آن، نفس طبیعی یا حیوانی است. پیروی از تمایلات و گرایشهای این نفس، اگر عقل و شرع دخالت داده نشود، هلاکت آدمی را در پی خواهد داشت.۲ مرتبه دوم، مرتبه نفس انسانی است که در متون دینی از آن به «نفس لوّامه» تعبیر میشود.۳ این نفس، صفات برجسته انسان و نیز جایگاه انسان در جهان آفرینش و در میان همنوعان را لحاظ میکند و او را از پیگیری محض نفع شخصی برحذر میدارد. مرتبه عالی و کمالیافته نفس هنگامی است که نفس انسانی به نفس الهی ارتقا یابد و وصال به محبوب و جلب رضا و خشنودی او و تبعیت از خواست او هدف نهایی دانسته شود.۴
انسان باید توجه داشته باشد که برای نایل شدن به مرتبه کمال انسانی، یعنی مرتبه نفس مطمئنه، نباید تمایلات نفس طبیعی یا حیوانی خویش را سرکوب کند و اجازه
1.. محمدتقی جعفری، «انسانشناسی از منظری نو»، به نقل از سایت: www.Ostad-Jafari.com
2.. نفس امّاره (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا ما رَحِمَ رَبِّی) (یوسف:۵۳).
3.. (وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ) (قیامت: ۲).
4.. نفس مطمئنة (یا أیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلى رَبِّک راضِیةً مَرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبادِی * وَ ادْخُلِی جَنَّتِی) (فجر:۲۷ ـ ۳۰) .