همگی تصدیقکننده حب ذات انسان منفعتطلبی اوست. همچنین انذارهای فراوان قرآن کریم، بر حب ذات انسان و بیزاری او از زیان، دشواری و محنت صحّه میگذارد و بهنوعی بیان میکند که این ویژگی، جزو ذات انسان و از آن انفکاکناپذیر است.
هدایت حب ذات
آنچه اصل حبّ ذات (مورد تأیید اسلام) را با خودگرایی اندیشمندانِ غیرمسلمان متفاوت کرده این است که اولاً از منظر اسلام، زندگی انسان به زندگی دنیوی و مادی خلاصه نمیشود و حیات ابدی آدمی در قیامت، قطعی است. بنابراین وجود انسان وجودی مستمر است که به جهان پس از مرگ نیز خواهد انجامید؛ ثانیاً منافع، به منافع مادی و دنیوی خلاصه نمیشود و منافع معنوی و اخروی، بزرگتر و ماندگارتر خواهد بود. بنابراین رفتارهایی که انسان مؤمن انجام خواهد داد، با توجه به این دو اصل، متفاوت با رفتاری است که انسان مادی انجام میدهد و ارزشهای هریک از این دو نیز متفاوت خواهد بود. یعنی هر دو انسان در جستجوی منفعت و لذت و کمال شخصیاند، اما منفعت و لذت و کمال هریک متفاوت است؛ ازاینرو رفتارهایشان نیز متفاوت خواهد بود.
پس بر انسان مؤمن لازم است که حس منفعتجویی خویش را به سوی منافع تأیید شده دین هدایت کرده، از منافع مادی و زودگذر دنیوی و متاع قلیل آن، در صورت تعارض با منافع آخرت صرف نظر کند. این کار یعنی هدایت حبّ ذات به سوی منافع مشروع و تأیید شده شرع و اخلاق.۱ قرآن کریم سرشار از آیاتی است که انسان را دعوت میکند برای سعادت و رستگاری ابدی خود، از منافع و لذات نامشروع، زودگذر و فانی دنیوی چشم بپوشد و خویشتنداری کند. از جمله این آیات بیشمار، به آیه شریفه ذیل اشاره میکنیم که دستیابی پاداش بیشتر از عمل و حیات طیبه را در گرو ایمان و عمل صالح دانسته، میفرماید:
(مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِن ذَکرٍ أوْ أنثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوةً طَیبَةً وَ