کاری میشود که با عزت نفس او مستقیماً در تعارض است. ازاینرو امام علی علیه السلام در ضمن وصیت خود به فرزندش، محمدبنحنفیه میفرماید:
و إن أحببت أن تجمع خیر الدنیا و الآخرة فاقطع طمعک مما فی ایدی الناس.۱
اگر دوست داری خوبیِ دنیا و آخرت را جمع کنی، از طمعورزی به داراییهای مردم خودداری کن.
و از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
اطلب بقاء العزّ بإماتة الطمع.۲
با نابود کردن طمع، بقای عزت خود را طلب کن.
تعداد روایات موجود در خصوص لزوم قطع امید از مردم و مطرح نکردن حوائج خود با مردم، حکایت از آن دارد که پیشوایان دین علیهم السّلام بر اتکا به توانمندیها، استعدادها و مواهب خداداد، و توکل بر تأییدات خداوند تأکید داشته، عزت نفس را در گرو رویگردانی از مردم و روی آوردن به خدا و اتکا بر توانمندیهای خداداد میدانند. البته مؤمن میداند که توانمندیها و استعدادها از سوی خداست و انسان مستقلاً آنها را به دست نیاورده است. اسباب و مسببات نیز در دست خداست و امور از طریق اسباب آن تحقق مییابد. در این صورت است که در کنار اعتماد بر خود، توکل نیز معنا مییابد و موجب تقویت