207
رفتار اخلاقی انسان با خود

کاری می‌شود که با عزت نفس او مستقیماً در تعارض است. ازاین‌رو امام علی علیه السلام در ضمن وصیت خود به فرزندش، محمد‌بن‌حنفیه می‌فرماید:

و إن أحببت أن تجمع خیر الدنیا و الآخرة فاقطع طمعک مما فی ایدی الناس.۱

اگر دوست داری خوبیِ دنیا و آخرت را جمع کنی، از طمع‌ورزی به دارایی‌های مردم خودداری کن.

و از امام باقر علیه السلام نقل شده است:

اطلب بقاء العزّ بإماتة الطمع.۲

با نابود کردن طمع، بقای عزت خود را طلب کن.

تعداد روایات موجود در خصوص لزوم قطع امید از مردم و مطرح نکردن حوائج خود با مردم، حکایت از آن دارد که پیشوایان دین علیهم السّلام بر اتکا به توانمندی‌ها، استعدادها و مواهب خداداد، و توکل بر تأییدات خداوند تأکید داشته، عزت نفس را در گرو روی‌گردانی از مردم و روی آوردن به خدا و اتکا بر توانمندی‌های خداداد می‌دانند. البته مؤمن می‌داند که توانمندی‌ها و استعدادها از سوی خداست و انسان مستقلاً آن‌ها را به دست نیاورده است. اسباب و مسببات نیز در دست خداست و امور از طریق اسباب آن تحقق می‌یابد. در این صورت است که در کنار اعتماد بر خود، توکل نیز معنا می‌یابد و موجب تقویت

1.. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص‌۳۹۲ ح۵۸۳۴.

2.. تحف العقول: ص۲۰۷.


رفتار اخلاقی انسان با خود
206

نوع رفتار، از نظر عقل و فطرت سلیم که خواستار عزت و حرمت نفس خویش است، پذیرفته نیست. این روش از نظر متون روایی نیز مردود است و همان‌گونه که بدان اشاره شد، مؤکّداً از آن نهی شده است. در نتیجه، از ارکان پاسداری از عزت نفس، بی‌نیازی از مردم و تکیه بر توانمندی خویش است.

نتیجه آنکه رکن عزت نفس یا احساس خود‌توانمندی، بی‌نیازی از مخلوق است؛ و بی‌نیازی از مخلوق، ملازم با تکیه بر توانمندی‌های خود یا اعتماد‌به‌نفس است. پس وقتی انسان از اظهار نیاز به همنوعان منع شد و به‌دفعات به او توصیه شد تا از مردم بی‌نیازی جوید، ممکن است یگانه چاره را در پناه بردن به درگاه خالق یکتا بداند؛ اما آنگاه که نصرت و یاری خدا به معنای تحقق معجزه یا رویداد خارق‌العاده نباشد، بلکه منوط بر اتکا و اعتماد به نفس و حرکت در جهت برطرف کردن نیاز از راه مشروع باشد، در آن صورت بی‌نیازی از مردم نیز ملازم با اتکا و اعتماد به نفس خویش خواهد بود؛ و این معنا همان عزت نفس یا احساس خود‌توانمندی است که در احادیث متعدد پیش‌گفته بیان شد. همچنین روایاتی از امام علی‌ علیه السلام که در آن، عزت به معنای خود‌توانمندی یا اعتماد‌به‌نفس دانسته شده،۱ با ناامیدی از مردم همراه شده است، و ذلت و خواری که از آثار عجز و ناتوانی است، در درخواست کردن از مردم دیده شده است.۲

البته اعتماد‌به‌نفس می‌تواند همراه با توکل باشد. بنابراین اگر رکن «عزت نفس»، «یأس و بستن چشم طمع از مخلوق» است و «ناامیدی از مردم» نیز با «اعتماد‌ به ‌نفس» ملازم است همانند سکه‌ای است که یک رویش استغنا و یأس از مردم، و روی دیگرش اعتماد‌به‌نفس است.

در کنار اظهار بی‌نیازی از مردم و اتکا بر خود، قطع طمع از دیگران نیز کمک شایانی به حفظ عزت نفس و تقویت اعتماد‌به‌نفس می‌کند؛ زیرا کسی که به مال دیگران چشم می‌دوزد و به داشته‌های آنان طمع می‌کند، در بیشتر موارد مرتکب

1.. الفصول المهمة فی معرفة الائمة: ص۵۴۲: العز مع الیأس.

2.. عیون الحکم و المواعظ: ص‌۱۸: الذل فی مسألة الناس.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8474
صفحه از 327
پرینت  ارسال به