205
رفتار اخلاقی انسان با خود

۱. فرد، شخصاً با تکیه بر توانمندی‌های خدادادی اقدام کند‌. برخی روایات نه فقط انسان را به تلاش در جهت شناخت خود دعوت می‌کند تا توانمندی‌های او آشکار شود، بلکه سعی می‌کند آن‌ها را در جهت تقویت اعتماد‌به‌نفس و به تبع آن افزایش همت، تشویق کند. لذا می‌بینیم امام باقر‌ علیه السلام به هشام این‌گونه سفارش می‌کند:

یا هشام لو کان فی یدک جوزة و قال الناس‌: لؤلؤة ما کان ینفعک و أنت تعلم أنها جوزة، و لو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس‌: أنها جوزة ما ضرک و أنت تعلم أنها لؤلؤة.۱

امام علی علیه السلام نیز برای تقویت خود‌باوری و رشد آن میفرماید:

قدر الرجل علی قدر همّته.۲

ارزش مرد به اندازه همت اوست.

پس قیمت شخصیت فرد را باید در مقدار اعتماد او به نفسش جست‌وجو کرد. در این هنگام او از سربارِ دیگری شدن پرهیز کرده، امور خود را از طرق عادی که عقلا از آن استفاده می‌کنند پی می‌گیرد و اگر انجام دادن کاری ملازم با مراجعه به دیگری باشد، مطابق با قراردادهای اجتماعی آن را صورت می‌دهد و از اصول زندگی اجتماعی که بر اساس تعامل با همنوعان است خارج نمی‌شود. لذا چنین مطالباتی با اظهار خواری و سرسپردگی همراه نخواهد بود؛ آن‌گونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله‌‌ فرموده است: اطلبوا الحوائج بعزة الانفس:۳ حاجات خود را با رعایت عزت نفس بخواهید. یعنی با اظهار عجز و ناتوانی از همنوعان درخواست مکن. بلکه این درخواست باید همراه با توانمندی باشد. انسانی که در ازای کمک همنوع خویش دستمزد او را می‌پردازد، هرگز در برابر او اظهار خواری و ذلت نمی‌کند.

بنا بر این کسی که بر داشته‌های دیگران اتکا کند و به احسان همنوعان چشم طمع بدوزد، بی آنکه از توان خویش به صورت صحیح بهره ببرد. بدیهی است این

1.. بحار الانوار:ج۱‌‌ص‌۱۳۶. ای هشام اگر در دست تو گردویی بود و مردم گفتند آن گوهر است هیچ سودی به حال تو ندارد در حالی که می‌دانی آن گردوست، و اگر در دست تو گوهری است و مردم گفتند آن گردوست هیچ زیانی به تو نمی‌رسد در حالی که می‌دانی گوهر است.

2.. نهج البلاغة: حکمت ۴۷.

3.. تاریخ مدینة دمشق: ج۵۳ ص۷۰ ح۶۳۸۳.


رفتار اخلاقی انسان با خود
204

روایات متعددی که عزت انسان را در گروِ اظهار بی‌نیازی از مردم مطرح کرده است،این معنا را تأیید می‌کند. ازاین‌رو نگارنده بر این باور است که «عزت نفس» در حقیقت همان «اعتماد‌به‌نفس» یا به معنای «خود‌توانمندی» است. وقتی انسان برای نیل به اهداف خود، در درون احساس عزت نفس داشته باشد، در حقیقت در وجود خویش توانمندی می‌یابد و از ابراز نیاز به دیگری چشم فرو می‌بندد، و کرامت نفسش به او اجازه نمی‌دهد که فقط به یاری آنان چشم بدوزد و بدون اتکا به توان خود، به دستگیری آنان طمع ورزد. به همین دلیل در روایات، استقلال نفس و بی‌نیازی در برابر دستگیری همنوعان، از عوامل عزت یا عوامل بقای آن دانسته شده است. از نکات حایز اهمیت این است که بسیاری از معصومان علیهم السّلام در‌این‌خصوص اظهار نظر و بر آن تأکید کرده‌اند و اظهار بی‌نیازی و فروبستن چشم امید از یاری همنوعان را از لوازم عزت یا از عوامل بقای آن معرفی کرده‌اند. پیامبر صلی الله علیه و اله می‌فرماید: «عز المؤمن استغناؤه عن الناس؛۱ عزت مؤمن، در بی‌نیازی‌اش از مردم است».

همین بیان یا مشابه آن از امام علی، امام حسین و امام جواد علیهم السّلام نیز نقل شده است.۲ امام صادق‌ علیه السلام در‌این‌باره می‌فرماید: «شرف المؤمن قیام اللیل و عزه استغناؤه عن الناس؛۳ شرافت مؤمن در شب‌بیداری است و عزت او در بی‌نیازی‌اش از مردم است».

البته می‌دانیم که خداوند جهان را بر اساس اسباب و مسببات آفریده و امور خلایق نیز بر آن اساس می‌گذرد. از سوی دیگر، سنت الهی وجود رویدادهای خارق‌العاده و معجزه در زندگی روزمره بندگانش نیست و امور آنان هرگز بدون تلاش و اقدام خود آنان سپری نمی‌شود. ازاین‌رو در متون فراوانی رهبانیت، استمداد و اتکای محض به خدا یا بنده خدا بدون اقدام و عمل خودِ انسان، طلب شفای بیمار بدون درمان و مراجعه به طبیب، و طلب روزی بدون کار و تلاش، از نظر شریعت مطرود و مردود است. حال اگر برای اداره زندگی باید اقدام عملی صورت گیرد، این اقدامات دو راه دارد:

1.. فقه الرضا: ص۳۶۷‌ح۱۰۰.

2.. تحف العقول: ص۶۵، ۸۹‌؛ مفتاح الفلاح: ص۲۲۴؛ کفایة الاثر: ص۲۲۳؛ بحار الانوار: ج‌۷۲ ص‌۱۰۹ ح۱۲.

3.. الکافی: ج۲‌ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹ ح ۱‌.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8477
صفحه از 327
پرینت  ارسال به