177
رفتار اخلاقی انسان با خود

اعطای مسئولیت به انسان و عرضه امانتِ ولایت بر او، و او را شایسته چنین امانتی دانستن، احترام کردن و گرامی‌داشت اوست، و خداوند با این مهم، بر او حرمت نهاد و او را عزیز داشت:

(إِنَّا عَرَضْنَا الْأمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأرْضِ وَ الْجِبالِ فَأبَینَ أنْ یحْمِلْنَها وَ أشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ).۱

ما امانت (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‏ها عرضه داشتیم. آن‌ها از پذیرفتن آن سر برتافتند و از آن ترسیدند؛ اما انسان آن را قبول کرد و بار آن را بر دوش خود پذیرا شد.

در خصوص این آیه، برخی مفسرانْ مراد از «بار امانت» و «پذیرش مسئولیت» را، بار اطاعت و سنگینی انجام دادن فرائض و تکالیف دانسته‏اند. همچنین درباره عرضه بار امانت به آسمان‌ها و زمین، گفته‏اند که خداوند هرگز این امانت را در عالم اعیان بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه نکرد، بلکه این مطلب را مجازاً و بنابر شیوه بیان عرب فرمود که می‏گویند: «عرضت الحمل علی البعیر فابی ان یحمله، ای: وجدت البعیر لایصلح للحمل و لا للعرض؛ بار را بر شتر عرضه کردم و او از تحمل آن سرباز زد»؛ یعنی شتر را چنان یافتم که به درد حمل بار و عرضه کردن بار بر او نمی‏خورَد و از توان او خارج است. پس زمین و آسمان چنان بودند که صلاحیت و شایستگی واگذاری این مسئولیت بزرگ را نداشت و آن‌ها ابزار آن را نیز در اختیار نداشتند. ازاین‌رو خداوند آن را به انسان عرضه کرد و او آن را پذیرفت؛ زیرا هم دارای ابزار آن بود و هم دارای شایستگی‏اش.۲ پس خداوند انسان را با توجه به بار امانت و مسئولیتی که می‏خواست به او محول کند سنجید و او را در پذیرش این مهم توانمند یافت؛ زیرا خودْ چنین توانمندی‌ای به او عطا کرده بود و از ابتدا برای چنین مسئولیت مهمی او را آفریده بود، اگر‌چه او ارزش و منزلت این مقام رفیع نزد خدا و لطفی که از ناحیه او نصیبش شده است را نمی‌شناسد و بیشتر انسان‌ها ـ بر اساس آنچه در ادامه آیه آمده است ـ با جهالت و نادانی به خود ستم و نعمت خدا را ناسپاسی می‌‌کنند.۳

1.. احزاب: ۷۲‌.

2.. ر. ک: الجامع لاحكام القرآن: ج۱۴ ص‌۲۵۶.

3.. انه كان ظلوماً جهولا.


رفتار اخلاقی انسان با خود
176

(هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکمْ) أی‌: لأجلکم (ما فِی الْأرْضِ جَمِیعاً) ما فی موضع نصب بأنه مفعول بها، و معناه‌: إن الأرض و جمیع ما فیها نعم من الله تعالی، مخلوقة لکم، إما دینیة فتستدلون بها علی معرفته، و إما دنیاویة فتنتفعون بها بضروب النفع عاجلا.۱

ابن‌جوزی در تفسیر همین آیه می‌‌نویسد:

(هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکمْ ما فِی الْأرْضِ جَمِیعاً) أی لأجلکم فبعضه للانتفاع و بعضه للاعتبار.۲

علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه ۶۷ از سوره یونس می‌‌نویسد:

قوله تعالی: (اللهَ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ اللَّیلَ لِتَسْکنُوا فِیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً) الایة‌. أی جعل لاجلکم اللیل مظلما لتسکنوا فیه من التعب الذی عرض لکم وجه النهار من جهة السعی فی طلب الرزق، و النهار مبصرا لتبتغوا من فضل ربکم و تکسبوا الرزق، و هذا من أرکان تدبیر الحیاة الانسانیة‌.۳

آنچه گذشت، فقط بخشی از آیات این موضوع و تفاسیر مربوط به آن است که آفرینش جهان و همه آنچه را در آن است، در خدمت بشر دانسته است.

• کرامت تشریعی

تکریم انسان، در مرحله تکوینی باقی نماند و از آن مرحله فراتر رفت؛ زیرا خداوند او را از نظر تشریعی نیز گرامی داشت و مقام او را ارج نهاد. خدا انسان را آفرید ولی پس از آن او را به حال خود رها نکرد و با ارسال پیامبران، او را به راه هدایت و سعادت دعوت کرد و برای او تکالیف و وظایفی در مسیر دستیابی به سعادت ابدی تشریع کرد. این حقیقت نشانه گرامی داشتن مقام انسان از سوی خدا، در مرحله تشریع است؛ زیرا در غیر این صورت، او را به حال خود وامی‌گذاشت و هیچ برنامه‌ای برای رشد و ارتقا و دستیابی او به کمال و سعادت پیش بینی‌نمی‌کرد. بنابراین خدا انسان را در مرحله تشریع نیز گرامی داشت و او را تکریم کرد؛ زیرا

1.. مجمع البیان: ج۱ ص۱۴۲.

2.. زادالمسیر: ج۱‌ص۴۵.

3.. المیزان فی تفسیر القرآن: ‌ج۱۷‌ص۳۴۵.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7178
صفحه از 327
پرینت  ارسال به