169
رفتار اخلاقی انسان با خود

به نظر متخصصان، هیجان‌ها نه فقط نظام انگیزشی مهمی را تشکیل می‌‌دهند؛ بلکه تشکیل دهنده نظام انگیزشی اولیه نیز هستند.۱

عواطف، محصول نگرش انسان و باور اوست و اتفاق بیرونی، زمینه باور ذهنی را ـ که گاه مطابق با واقع و گاه نامطابق با واقع است ـ فراهم می آورد.۲ برای مثال، به خدمت گرفتن مربی روان‌شناس، به منظور التیام و تقویت روحیه اعضای تیم فوتبال صورت می‌‌گیرد. ضعف روحیه بازیکنان ممکن است به دلیل شکست در چند مسابقه بوده که موجب شده اعتماد‌به‌نفس و خودباوری آن‌ها از دست برود و نتوانند از مهارتشان در مسابقات به‌خوبی بهره برند.

وجوه مشترک این عوارض، ناشی از هیجان‌زدگی، تحریک عواطف غیر‌اختیاری بودن و تا‌اندازه‌ای قابل کنترل بودن آن است.

عاطفی بودن و ابراز احساسات و عواطف، به تنهایی مطلوب و انسانی است و حتی قرآن کریم نیز آن را تمجید کرده است؛۳ اما زمانی از ارزش کامل برخوردار خواهد شد که آمیخته با نیت خالص و برای تقرب به خدا باشد.۴

تحریک احساسات و عواطف، غیر‌ارادی صورت می‌‌گیرد؛ اما کنترل و مهار آن در ابراز‌ و کتمان کردن، در اختیار انسان است. ازاین‌رو گاه ضرورت اقتضا می‌‌کند عواطف خود را مهار کنیم و مانع نمود خارجی آن شویم.

همان‌گونه که احساسات و عواطف قابل مهار کردن یا سرکوب شدن است قابلیت ایجاد و تقویت نیز دارد. روایات بسیاری، به این نکته تصریح کرده‌اند.

ﻫ ـ انسان، موجودی مکلف (مسئول)

از جمله حقوق طبیعی انسان، حق آزادی اوست. قرآن کریم، آزادی را به مثابه مهم‌ترین حقِ برگرفته از اصل احترام به بشر پذیرفته است و پذیرش دین و ایمان به ذات مقدس خدا را نیز ـ که مهم‌ترین دستورالعمل ادیان به انسان‌ها بوده است ـ به اجبار و اکراه قرار نداده است. ازاین‌رو نقش پیامبران را فقط تبیین راه درست از

1.. همان، ص۳۳۵.

2.. همان، ص۲۹.

3.. حدید:۲۷: (وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً).

4.. ر. ک: اخلاق در قرآن: ‌ج۲ ص۳۳۹.


رفتار اخلاقی انسان با خود
168

معرفت و شناخت یا باورهای افراد، در بروز هیجان، نوع آن و شدت و ضعف آن تأثیر‌گذار است؛ برای مثال، اگر از اتفاق خارجی برداشت مثبتی داشته باشد، هیجان مثبت در وجود او نمایان می‌‌شود؛ و اگر از آن برداشتی منفی داشته باشد، هیجان منفی خواهد داشت. البته به تناسب آن هیجان، ممکن است رفتاری از او صادر شود.۱ همچنین کسی که به جهان پس از مرگ معتقد است و مسئله مرگ برای او حل شده است و مرگ، در نظرش پایان کار یا نابودی به شمار نمی‌رود، از مرگ عزیزانش کمتر هیجان‌زده می‌‌شود و بیشتر خویشتن‌دار است؛ و کسی که به خدا توکل می‌کند و امور خود را به او می‌سپرد، شکست‌ها و پیروزی‌ها موجب هیجان‌زدگی فراوان او نمی‌شود و رویدادها را با آرامش بیشتر تحمل می‌‌کند.

هیجان و جلوه‌های آن، عواطف و احساسات ما را درباره امر بیرونی به دیگران منتقل می‌‌سازد.۲

هیجانات، عوارضی هستند گذرا و مقطعی و جزو فضایل و رذایل به شمار نمی‌روند؛ اما عواطف، حالات روح و روان‌اند که از ثبات نسبی برخوردارند؛ مانند حب یا بغض، حسادت، کبر، عُجب و فروتنی. عواطف اغلب در زمره فضایل و رذایل به شمار می‌‌روند.

«احساسات» به معنای خاص، عوارضی است که روح انسان، آن‌ها را به سبب عارضه‌ای بر جسم ادراک می‌‌کند؛ مانند گرسنگی، تشنگی، سرما، گرما و نیازهای جنسی. «احساسات» به معنای عام، همان «عواطف» است.

فقط وقتی می‌‌گوییم کسی هیجان‌زده است که به صورت بالفعل هیجانی بر او عارض شده باشد.

اما درباره انسانی که به یکی از صفات عاطفی مانند مهربانی یا ترسو بودن متّصف می‌شود، برای اینکه انسان مهربان یا ترسو خوانده شود لازم نیست همان لحظه مهربانی کند یا بترسد؛ زیرا این صفات مربوط است به گذشته او و در واقع با این اوصاف، ویژگی او که از رفتارهای سابق او برداشت شده، گزارش می‌شود.

1.. ر. ک: خود‌شناسی در آیینۀ مذهب و روان‌شناسی:‌ ص۳۳ به نقل از دیدگاه دكتر آلبرت الیس.

2.. ر. ک: همان: ص‌۳۳۰.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8055
صفحه از 327
پرینت  ارسال به