159
رفتار اخلاقی انسان با خود

ارزش‌ها را بر تمایلات غریزی برتری داد و آن‌ها را فدای غریزه نکرد. از‌این‌رو در مسیر ارضای غرایز، توجه به احکام شرعی، اخلاقی و بهداشتی ضروری است.

ب ـ انسان موجودی دارای فطرت

یکی از ویژگی‌های مهم نوع انسان‌ها، برخورداری آنان از فطرت است. واژه «فطرت» از «فطر» به معنای شکافتن طولی چیزی است.۱ در قرآن کریم، این واژه به همین معنا به کار رفته است.۲ طبرسی در معنای کلمه «فطر» می‌‌گوید: «فطر عبارت است از فروریختن از امر خداوند، همان‌گونه که برگ از درخت فرو‌می‌ریزد. عبارت «فَطَرَ اللّه الْخَلْق» نیز کنایه از این است که خلق، از جانب خداوند پدید آمده است».۳

راغب در بیان دیگری می‌‌نویسد: «ایجاد و ابداع خَلق توسط خدا، به‌گونه‌ای که آن مخلوق برای انجام فعلی خاص مناسبت داشته باشد».۴

ابن‌اثیر نیز «فَطْر» را به معنای ابتداء و اختراع دانسته است.۵ بنابراین فطرت معادل خلقت نیست، بلکه معادل ایجاد و ابداع است؛ ابداع و اختراع صفتی که هر موجودی در آغاز خلقتش داراست؛ خمیره، سرشت‌، جبلّت و مانند این‌ها.۶

علامه طباطبایی، مقصود از آن را ایجاد از عدم و بدون ماده پیشین دانسته است که با خلقت ـ که نوعی ترکیب و صورت‌پردازی در ماده‌های موجود است ـمتفاوت خواهد بود.۷

علامه محمد‌تقی جعفری در تعریف فطرت می‌نویسد:

فطرت عبارت است از: جریان طبیعی و قانونی نیروهایی که در انسان به وجود می‌‌آید. بنابر‌این، برای هر‌یک از نیروهای غریزی و مغزی و روانی، فطرتی وجود دارد که جریان طبیعی و منطقی آن نیز می‌‌باشد. طبق این تعریف، هر‌یک از نیروها و استعدادهای انسانی در مسیر طبیعی خود، جزیی

1.. المفردات: «فطر»: أصْل الفِطْرِ الشّق طُولاً.

2.. (اذَا السَّماءُ انْفَطَرَت) هنگامی كه آسمان شكافته و قطعه‌قطعه شود (انفطار: ۱).

3.. مجمع البیان: ج۳ ص‌۱۶۹.

4.. المفردات: «فطر».

5.. النهایه، ج۳ص۴۵۷.

6.. لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «فطرت» و معین، لغتنامه معین، ذیل همین واژه.

7.. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰ ص۲۹۹.


رفتار اخلاقی انسان با خود
158

بنابراین هرگونه رفتاری که از میل و گرایش جسمانی انسان در جهت حفظ خودش ناشی می‌‌شود، از غریزه ناخود‌آگاه و تکوینی او صادر شده است. غریزه چند ویژگی دارد که برخی از آن‌ها در ادامه آمده است:

۱. فعالیت غریزه متناوب است؛ یعنی گاه گرایش غریزی ایجاد می‌‌شود و تا زمانی که انسان آن را ارضا نکند، در وجود او باقی است و او را در فشار جسمی و روانی قرار می‌‌دهد؛ اما پس از ارضای آن میل، تا مدتی نسبتاً معلوم و البته محدود برطرف می‌‌شود.

۲. در تمایلات غریزی به‌ویژه در غرایز انسان، آینده‌نگری یا میل به ذخیره‌سازی وجود ندارد.

۳. غریزه، کور عمل می‌‌کند؛ یعنی صرفاً آنچه را به آن تمایل دارد طلب می‌کند بی آنکه به چگونگی تحصیل آن توجهی داشته باشد؛ همانند خردسالی که از والدین خود چیزی مطالبه می‌کند و ممکن یا ناممکن بودن آن برای او مفهوم نیست. وقتی کودک غذا می‌‌خواهد، دیگر کاری ندارد به اینکه این غذا چیست و از کجاست.۱

۴. پیروی مطلق از غریزه، عامل سقوط انسان به ورطه حیوانیت است؛ بدین معنا که عینیت بخشیدن مطلق به تمایلات غریزه و پیروی کور از آن، بدون توجه به خط‌کش فطرت و عقل و شریعت، موجب سقوط انسان به مرتبه حیوان، و حتی گاه ـ بر اساس آموزه قرآن ـ پست‌تر از حیوان می‌‌شود.۲

بنابراین می‌توان گفت غریزه، اخلاق‌گریز و تکلیف‌گریز است.

۵. انسان از‌آن‌رو که دارای ساحتی حیوانی است، همچون حیوانات دیگر، غریزه نیز در نهاد او به ودیعه گذاشته شده و روشن است که ارضای آن گرایش‌های غریزی برای سلامت و بقای او حیاتی است؛ اما چگونگی ارضای آن مهم است و باید

1.. ر. ک: همان.

2.. اعراف: ۱۷۹: (وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیرًا مِّنَ الجِْنّ‏ِ وَ الْانسِ لهَُمْ قُلُوبٌ لَّا یفْقَهُونَ بهَِا وَ لهَُمْ أعْینُ‏ٌ لَّا یبْصِرُونَ بهَِا وَ لهَُمْ ءَاذَانٌ لَّا یسْمَعُونَ بهَِا أُوْلَئک كألْأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ أُوْلَئک هُمُ الْغَافِلُونَ) و هر آینه بسیارى از پریان و آدمیان را براى دوزخ بیافریدیم [زیرا] دل‌هایى دارند كه به آن [حق را] نمى‏فهمند و چشم‌هایى دارند كه به آن [حق را] نمى‏بینند، و گوش‌هایى دارند كه به آن [حق را] نمى‌شنوند. اینان همانند چارپایان، بلكه پستتر از آن‌هایند. اینان همان غافلان‌اند.

  • نام منبع :
    رفتار اخلاقی انسان با خود
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1392
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7312
صفحه از 327
پرینت  ارسال به