بنابراین هرگونه رفتاری که از میل و گرایش جسمانی انسان در جهت حفظ خودش ناشی میشود، از غریزه ناخودآگاه و تکوینی او صادر شده است. غریزه چند ویژگی دارد که برخی از آنها در ادامه آمده است:
۱. فعالیت غریزه متناوب است؛ یعنی گاه گرایش غریزی ایجاد میشود و تا زمانی که انسان آن را ارضا نکند، در وجود او باقی است و او را در فشار جسمی و روانی قرار میدهد؛ اما پس از ارضای آن میل، تا مدتی نسبتاً معلوم و البته محدود برطرف میشود.
۲. در تمایلات غریزی بهویژه در غرایز انسان، آیندهنگری یا میل به ذخیرهسازی وجود ندارد.
۳. غریزه، کور عمل میکند؛ یعنی صرفاً آنچه را به آن تمایل دارد طلب میکند بی آنکه به چگونگی تحصیل آن توجهی داشته باشد؛ همانند خردسالی که از والدین خود چیزی مطالبه میکند و ممکن یا ناممکن بودن آن برای او مفهوم نیست. وقتی کودک غذا میخواهد، دیگر کاری ندارد به اینکه این غذا چیست و از کجاست.۱
۴. پیروی مطلق از غریزه، عامل سقوط انسان به ورطه حیوانیت است؛ بدین معنا که عینیت بخشیدن مطلق به تمایلات غریزه و پیروی کور از آن، بدون توجه به خطکش فطرت و عقل و شریعت، موجب سقوط انسان به مرتبه حیوان، و حتی گاه ـ بر اساس آموزه قرآن ـ پستتر از حیوان میشود.۲
بنابراین میتوان گفت غریزه، اخلاقگریز و تکلیفگریز است.
۵. انسان ازآنرو که دارای ساحتی حیوانی است، همچون حیوانات دیگر، غریزه نیز در نهاد او به ودیعه گذاشته شده و روشن است که ارضای آن گرایشهای غریزی برای سلامت و بقای او حیاتی است؛ اما چگونگی ارضای آن مهم است و باید